در سال 1365 هواپیمایی در فرودگاه قلعه مرغی به زمین نشست که هیچ کس انتظار خروج چنین مسافرانی از آن را نداشت. هواپیما حامل افرادی بود که با گذرنامههای ایرلندی به خاک ایران وارد شده بودند اما در حقیقت یک هیات عالی رتبه از سیاستمداران آمریکایی بودند که برای ترمیم روابط دو کشور و آزادسازی گروگانهای آمریکایی پیش قدم شده بودند. مک فارلین رئیس شورای امنیت ملی دولت ریگان در راس این تیم مذاکره کننده قرار داشت. کشور ایران در میانه یک جنگ طولانی و طاقت فرسا با کشور عراق قرار داشت. تمام دول غربی و شرقی به تجهیز و تامین نیازهای تسلیحاتی صدام همت داشتند در حالیکه ایران توسط ایالات متحده تحت شدیدترین تحریمها قرار داشت و برای تامین نیازهای نظامی خود تنها میتوانست به بازارهای سیاه و دلالان اسلحه رجوع کند. با این حال برای مقابله با تسلیحات جدید عراق نیازمند سلاحهای به روزی بود که تنها از طریق ارتباط مستقیم به دست میآمد. با این حال در مدت پنج روز اقامت مک فارلین در تهران هیچ کدام از سران قوا حاضر به مذاکره با او نشدند. آنها به شکل چراغ خاموش به ایران آمده بودند، حضورشان توسط هاشمی رفسنجانی در نمازجمعه اعلام شد و جهانیان را بهت زده کرد. در نهایت توافقهای محدودی میان دو طرف برای انتقال مقداری تسلیحات و آزادسازی چند گروگان آمریکا در لبنان صورت گرفت اما جزئیات زیادی از این حضور هنوز ناگفته باقی مانده است. این عملیات سیاسی رسوایی بزرگی برای دولت ریگان به بار آورد.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
آمریکا متعهد شده بود پس از ارسال سلاحهای مزبور معادل این تجهیزات را به رژیم صهیونیستی تحویل دهد و مبلغی را نیز به عنوان پاداش به دولتمردان صهیونیست پرداخت کند. مک فارلین به صهیونیستها اطمینان داده بود که دولت آمریکا و شخص رئیس جمهور با این معامله موافق هستند. در سال ۱۹۸۵ ریگان برای عمل جراحی روده به بیمارستان نیروی دریایی بیتیسدا رفته بود. مک فارلین به ریگان که دوره نقاهت خود را میگذراند گفت که اسرائیلیها برای حمایت از گروهی از سیاستمداران میانه رو ایرانی نیاز به حمایت اطلاعاتی ما دارند.
نظرات