مهربان باشیم

مهربان باش نوشته پت زیتلو میلر با تصویرگری جن هیل و ترجمه معصومه گرشاسبی داستانی است که در آن اهمیت مهربانی و اثرات آن بر روی زندگی افراد بیان شده است. داستان از تجربه‌ی تانیشا شروع می‌شود که به دلیل ریختن آب انگور روی لباسش، مورد تمسخر هم‌کلاسی‌هایش قرار می‌گیرد. این اتفاق باعث می‌شود تا دخترهای هم‌کلاسی او درباره‌ی مهربانی و تأثیر آن بر زندگی دیگران فکر کنند. داستان نشان می‌دهد که مهربانی چگونه می‌تواند تحولات مثبتی در زندگی افراد به وجود آورد. این اثر با استفاده از داستان تانیشا و واکنش‌های هم‌کلاسی‌هایش، به خواننده آموزه‌هایی از مهربانی و اثرات آن بر روابط انسانی را القا می‌کند. از طرف دیگر، داستان به خواننده نشان می‌دهد که مهربانی محدود به اعضای خانواده یا دوستان نیست، بلکه با یک رفتار مهربانانه می‌توان زندگی هر کسی را روشن‌تر کرد.  از جمله نکات جالب این داستان، تأکید بر این است که روش‌های زیادی برای اظهار مهربانی وجود دارد و این امر نشان می‌دهد که مهربان بودن سخت نیست و هر فرد می‌تواند با یک رفتار مهربانانه، تأثیرگذار باشد. با خواندن کتاب مهربان باش، خواننده با مفهوم واقعی مهربانی آشنا می‌شود و درک بهتری از اثرات مثبت آن در جامعه و روابط انسانی پیدا می‌کند.

در بخشی از کتاب می خوانیم:" خواستم به تانیشا بگویم کلاس نقاشی را خیلی دوست دارم، اما نمی‌خواستم که دوباره از پیشم برود. برای همین، چند لکه‌ی بنفش کشیدم، با کمی رنگ سبز که شد یک دسته‌گل بنفشه‌ی قشنگ. موقع نقاشی کشیدن، به تانیشا فکر می‌کردم... یعنی باید یک دستمال به او می‌دادم؟ لباسم را به او قرض می‌دادم؟ یا من هم آبمیوه‌ام را می‌ریختم روی خودم تا بچه‌ها به جای او، به من بخندند؟"