کتاب «مقتل فاطمی نوجوان» اثری مستند با زبانی روان از زندگی و مصائب وارده بر حضرت امابیها فاطمه اطهر(سلاماللهعلیها) میباشد.
حضرت فاطمه(سلاماللهعلیها) دردانه خلقتی است که مادر مکرمشان برای وجود او نذر کرده بود. به هنگام تولد زنان اهل بهشتی خدیجه(سلاماللهعلیها) را کمک نمودند. حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) که سوره کوثر در شأن ایشان نازل گشت، ایام زیادی مورد احترام نبی خدا(صلواتاللهعلیها) بودند. اویی که با وجود خواستگاران بسیار، خداوند متعال عقد او را با مولا امیرالمومنین بسته بود. او بهترین زنان اهل بهشت، کسی بود که رسولالله دست او را ندید مگر اینکه دست او را بوسید. جایگاه عظیم این مادر، روزی برای حسد و حب جاه پایمال شد. قومی برای غصب خلافت، خانه او که محل نزول وحی بود را آتش زدند.
این کتاب زیبا با قلمی روان و ساده، تاریخ مستند دوران زندگی حضرت فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) را بیان میکند و از مصائب و بلایی که منافقین غاصب مدینه بر سر آل الله آوردند سخن میگوید.
عمر گفت: «آن را به من بده؛ اما حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) از سپردن نامه به عمر خودداری کرد. عُمر ابتدا لگدی به فاطمه (سلاماللهعلیها) زد؛ سپس سیلی محکمی به صورت او کوبید به طوری که گوشواره از گوش حضرت افتاد و بعد از آن نوشته را گرفت و پاره کرد.
فاطمه (سلاماللهعلیها) بر اثر صدمات جسمی و روحی بسیاری که بعد از رحلت رسول خدا به او وارد شده، سخت بیمار و ضعیف شده بود. مردم مدینه به توصیه های پیامبر نسبت به احترام و حفاظت از اهل بیت عمل نکرده و آنها را غریب و تنها گذاشته بودند.
فاطمه (سلاماللهعلیها) به سوی قبر پدر رفت و آن را در آغوش گرفت و گفت: «ای پدر بعد از رفتن تو مردم ما را تنها گذاشتند صبر من دیگر تمام شده؛ خدایا! مرگ من را زودتر برسان که زندگی دنیا برای من تیره و تار شده است. زهرا (سلاماللهعلیها) آن قدر در کنار قبر پدر گریه کرد که از هوش رفت. زنان بنی هاشم به سوی فاطمه(سلاماللهعلیها) دویده آب بر صورتش پاشیدند و او را به خانه بردند. گریه دیگر کار شب و روز فاطمه(سلاماللهعلیها) شده بود.
نظرات