کتاب «مسیحای تلماسه» اثر فرانک هربرت از شاهکارهای ادبیات علمیتخیلی میباشد.این کتاب دومین جلد از مجموعه فوقالعاده و پر فروش تلماسه است که برای اولین بار در سال 1969 به صورت سریالی چاپ شد و سپس در قالب یک کتاب به چاپ رسید.
هربرت در ادامه داستان پُل مینویسد، مردی که توانسته مؤدب را مسیحی کند،او را فرمانروای فرمانروایان مینامد. پل حالا قدرتی دارد که هیچکس را یارای مقابله با او نیست.او این قدرت را با در اختیار داشتن ماده حیاتی به نام (ملغما) بدست آورده است. پل به عنوان نماد مذهبی توسط اطرافیان افراطیاش پرستیده میشود، با وجود این، به دلیل نابخردی و کجاندیشی هنگام انتقال سیاسی تاج و تخت مورد انزجار عمومی قرار میگیرد وحالا باید برای بقای خاندانش مبارزه کند.
داستان تلماسه در آیندهای دور میگذرد و در جامعهای ملوک الطوایفی که با الهام از جوامع اعراب بدوی ساخته شدهاست.
فرانک هربرت،روزنامه نگار و عکاس و اقلیم شناسی است که بیشتر به رمانهای علمی تخیلیاش معروف گشته. پژوهش و نوشتن تلماسه شش سال از او زمان گرفت اما بیست ناشر اثر وی را رد کرده و چاپ نکردند. در ادامه ناشری خردهپا در فلادلفیا کتاب او را چاپ کرد و بسیار مورد اقبال عمومی قرار گرفت و بسیاری دیگر از رمان وی، شخصیتخای جدیدی خلق کردند.
هربرت در کتاب مسیحای تلماسه همانند دیگر آثار این مجموعه، فلسفه، روانشناسی و بومشناسی را در روایتی مهیج و جذاب درهمآمیخته است. او در نگارش رویدادهای این کتاب از دانشنامهها، لغتنامهها، اسناد و مدارک تاریخی، رویدادهای واقعی و نقلقولهای مشاهیر استفاده کرده است.
در برشی از کتاب میخوانیم:
دیگر مورخان بر این باورند که دلیل شکست مؤدب دسیسه ی فاحش دشمنانش بود: اتحادیه بنه جسریت و دانشمندان نا اخلاق گرای بنه تلایلکس و چهره بازان چند رخ شان بعضی دیگر جاسوسان مستتر در میان خدم و حشم مؤدب را دلیل اصلی میدانند و بعضی به نقش تاروت تلماسه در تضعیف قدرتهای پیشگویانه ی مؤدب بهای بسیار میدهند بعضی دلیل اصلی را گولایی میدانند که مؤدب به اجبار آن را به خدمت گرفت جسدی که به دست تعمد دشمنان به زندگی بازگشته و برای نابود کردن مؤدب تربیت شده بود ولی طرفداران این نظریه قطعاً میدانند که این گولا کسی جز دانکن آیداهو نبود همان فرمانده تحت امر خاندان آتریدیز که جانش را در دفاع از پل جوان از دست داد.
نظرات