کتاب «مدال و مرخصی» خاطرات یکی از اسرای عراقی است که در این کتاب در طی یازده روایت تفاوت میان ارتش صدام و سپاه اسلام را براساس تجربیاتش بیان کرده است. مرتضی سرهنگی و هدایت الله بهبودی دو روزنامهنگاری بودند که ارتباط مداومی با اسرای عراقی داشتند و تلاش میکردند همانگونه که جنگ از زاویه دید نیروهای ایرانی روایت میشود سربازان عراقی نیز مکمل این روایت باشند و رشادت سپاه اسلام از کلام ایشان نیز شنیده شود. همچون این اثر که شاهد هستیم چگونه رزمندگان ایرانی با توکل به خدا و ایمان راسخ باعث دلهره و ترس در ارتش تا دندان مسلح صدام میشدند و آنها را همچون عقابی که بر شکار یورش میبرد تار و مار میساختند. این اثر مورد تایید و تشویق رهبر انقلاب قرار گرفته و ایشان نیز انتشار خاطرات اسرای عراقی را تکملهای مهم برای ثبت روایت متقنی از جنگ و اثبات حقانیت سپاه ایران در نظر گرفتهاند.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
آن روز احساس خستگی شدید میکردیم؛ چون شب پیش خواب به چشمانمان نرفته بود. لذا مناسب دیدیم که اندکی به استراحت بپردازیم. اما در ساعت ده صبح نیروهای اسلام ما را زیر آتشباری سنگین قرار دادند. آنها تمام سنگرها پناهگاهها و پستهای دیدهبانی را هدف قرار دادند؛ به گونهای که همه نیروها زمین گیر شدند. احدی جرئت نمیکرد سرش را بلند کند چون سریعا مورد اصابت گلوله تک تیراندازها قرار میگرفت این گلوله باران موجب به خاک و خون غلتیدن تعدادی از نیروهای ما شد اما به محض اینکه گلوله باران پایان یافت نیروهای ایرانی از پشت خاکریزها خارج شدند و همانند مسابقه دو ماراتون با فریاد الله اکبر که لرزه بر تن همه ما میانداخت و حتی کوهها را به لرزه در میآورد به سمت نیروهای ما پیش روی کردند.
نظرات