هنر انقلاب این بود که به بسیار از روستازادگان مستضعف شخصیت داد و بدون توجه به سطح اقتصادی این افراد به ارزشهای انسانی این اشخاص نظر داشت و بر اساس شایستگیهایشان در این ساختار به آنها آبرو و اعتبار عطا کرد. چه بسیار فرماندهانی که بزرگترین و سختترین عملیاتها را برعهده داشتند و تنها جوانانی بودند که اراده پولادین و ایمان راسخ و همتی بلند داشتند و اگر به طبقه معیشتی و سطح زندگی آنها نگریسته میشد هیچگاه ایشان را شایسته این سمتها نمیدانستند. فرماندهان بزرگی که آبروی ایران و اسلام بودند همچون سردار شهید محمدعلی الله دادی.
کتاب «لبخند پاریزی» در مورد زندگی شهید محمدعلی پاریزی سرداری است که زندگی را از روستای پاریز کرمان آغاز نمود و با شروع جنگ درس و مدرسه را برای دفاع از وطن رها نمود و به عنوان نیروی ادوات و مهمات لشکر ثارالله کرمان شروع به کارکرد. پس از جنگ و گذراندن دورههای عملیاتی نظامی بسیار سخت به سمت فرمانده ارشد یزد گمارده شد. در اواخر دهه هشتاد شمسی به پیشنهاد همرزم سابق خود حاج قاسم سلیمانی برای کمک به جبهه مقاومت به لبنان اعزام شد. همچنین با شروع جنگ سوریه ایشان به هدایت و مشاوره یگانهای نظامی این کشور نیز پرداخت. سرانجام سالها مجاهدت این سردار در کشور لبنان به پایان رسید و به فیض شهادت رسید.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
الله دادی هم به سوریه رفت و مردم ایران هم بیشتر اخبار حضور ایران در سوریه و لبنان را شنیدند. چون غیر از حضور مستشاری حضور محدود نظامی در سوریه هم لازم بود. سردار در سوریه بود که دولت عوض شد و معاون اول که رابطهش با او خوب بود پیغام داد بیایید درباره استانداری یزد صحبت کنیم اما سردار پاسخ داد که من تازه از دنیا جدا شدهام و شما میخواهید دوباره من را به دنیا برگردانید.
نظرات