کتاب «قاسم» از مجموعه قهرمانان کربلا داستان قهرمان نوجوانی است که برای دفاع از امام خود به پاخاست و مردانه جنگید. قاسم فرزند امام حسن (علیه السلام) است که در کاروان امام حسین (علیه السلام) حضور داشت و در آن زمان 13 سال سن بیشتر نداشت. در شب عاشورا هنگامی که امام به تمام یارانش خبر داد هرکس فردا در این سپاه بماند به شهادت خواهد رسید. قاسم از امام خود پرسید:« آیا من هم جزو شهدا هستم؟» امام از این نوجوان پرسیدند:«مرگ در نظر تو چگونه است؟» قاسم پاسخی داد که در تاریخ ماندگار شد و او را به الگویی برای تمام نوجوانان پاک و مخلص شیعه بدل ساخت. این اثر داستان حماسه قاسم است که با زبانی کودکانی همراه تصاویر دلنشین نگاشته است.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
فردای آن روز، یاران نیرومند امام یکی یکی به میدان جنگ میرفتند و مبارزه میکردند و شهید میشدند اما قاسم هنوز نتوانسته بود امام حسین(ع) را راضی کند که به او هم اجازهی جنگیدن بدهند. قاسم میدانست کوچک و کم توان است و شاید نتواند بجنگد ولی دلش میخواست از امامش دفاع کند، درست مثل پدرش قاسم از هر راهی که بلد بود خواستهاش را به امام گفت ولی امام نمیپذیرفتند قاسم درمانده شده بود.
نظرات