عزیزترین شخص در نزد رسول خدا (ص) دخترشان حضرت فاطمه زهرا (س) بود. ایشان همیشه در کنار پدر بودند و همانطور که پیامبر اکرم فرمودند، فاطمه پاره تن پدر است. چنین شخصیتی برای ازدواج و تشکیل خانواده نیز لایق بهترین مردان است و اگر امام علی (ع) نبودند، هیچ شخصی نمیتوانست برای همسری مناسب ایشان باشد. زندگی این دو شخصیت برجسته تاریخ برای شیعیان و هر مسلمانی میتواند بهترین الگو باشد.
کتاب «فاطمه از نگاه علی» با نگاهی دقیق به روایات ثبتشده تاریخی و با نوشتاری شیوا، ابعاد مختلف و پُربار شخصیت دختر پیامبر را از نگاه امیرالمومنین به تصویر میکشد. این کتاب از اولین پرتوهای وجود این حضرت، برکت تولّد ایشان و عشق بینهایت حضرت رسول به دخترشان شروع میشود و به جلو پیش میرود. اخلاص و خداشناسی حضرت زهرا (س) بالاتر از هر انسان عادی باعث شد ایشان به خاستگاری بالاترین مقامات طوایف عرب و ثروتمندترین اشخاص زمانه با قاطعیت پاسخ منفی بدهند؛ فقط علی (ع) بود که با اندیشه والا و روح بلند خویش توانست همسری کامل برای دختر پیامبر باشد. «محمد محمدیان» کتاب خود را، همانطور که از عنوان آن پیداست، با تمرکز بر دیدگاه امام اول شیعیان نسبت به همسرشان تألیف میکند؛ از همکاری و صبوری در برابر فقر و تنهایی، از همدلی این زوج که هردو را به اعتلای اخلاقی و دینی رساند، از پرورش بهترین فرزندانی که در تاریخ حماسهآفرین شدند و... همه و همه وجوهی از زندگی مشترک علی و فاطمه است.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانیم:
«امیرالمؤمنین میفرماید: برای خواستگاری به محضر رسول خدا رسیدم. آن بزرگوار با روی گشاده از من استقبال کرد و با چهرهای خندان فرمود: با من کاری داشتی؟ من از نزدیکی خویش به رسول خدا سخن گفتم و از توفیقاتی که برای پیشقدم شدن در اسلام و فداکاری و جهاد در راه دین او نصیبم شده بود، یاد کردم. حضرت فرمود: یا علی! همه اینها را قبول دارم و بلکه تو را برتر از اینها که گفتی میدانم. عرض کردم: ای رسول خدا! حال که اینچنین در حق من لطف دارید، آیا اجازه ازدواج با فاطمه را نیز به من میدهید؟ رسول خدا فرمود: یا علی، قبل از تو افراد دیگری نیز از دخترم فاطمه خواستگاری کردهاند، اما هرگاه با وی در این موضوع سخن گفتهام و تقاضای خواستگاران را با وی در میان گذاشتهام، در چهره او علامت نارضایتی را مشاهده کردهام. اما اکنون که تو چنین درخواستی داری منتظر باش تا من به نزد دخترم بروم و تقاضای تو را نیز با او درمیان بگذارم. سپس باز میگردم و نتیجه را به تو اطلاع میدهم. رسول خدا به نزد دخترش فاطمه رفت. او به احترام پدر برخاست و عبای پدر را از دوشش گرفت و کفشهایش را از پا درآورد. آنگاه آب آورد تا رسول خدا وضو بگیرد. سپس پاهای پدر را نیز شست و در کنار وی نشست. رسول خدا فرمود: دخترم، فاطمه. فاطمه عرضه داشت: در خدمت هستم ای رسول خدا، آیا فرمایشی دارید؟ رسول خدا فرمود: تو علی بن ابیطالب را خوب میشناسی، از قرب و منزلت او خبر داری، فضل و برتریهای او را بر دیگران میدانی و از سوابق او در اسلام مطلع هستی. از سوی دیگر میدانی که من از خدای خود خواستهام که بهترین و محبوبترین بندگانش را برای ازدواج با تو انتخاب کند. اکنون علی برای ازدواج با تو به نزد من آمده و از تو خواستگاری کرده است. میخواهم بدانم نظر تو درباره این خواستگاری چیست؟ فاطمه با شنیدن سخنان پدر سکوت اختیار کرد، اما برخلاف موارد قبلی روی خود را برنگرداند و رسول خدا آثار ناخشنودی و کراهت را در چهره وی مشاهده نکرد. پس حضرت از جای خویش برخاست، در حالی که با خوشحالی میفرمود: الله اکبر! سکوت فاطمه نشانه رضایت اوست! در این هنگام جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و گفت: ای محمد! فاطمه را به همسری علی بن ابیطالب انتخاب کن که خداوند فاطمه را برای علی پسندیده است و علی را برای فاطمه. به این ترتیب بود که رسول خدا به خواستگاری من پاسخ مثبت داد و افتخار همسری فاطمه را نصیب من کرد.»
نظرات