کتاب «صدای دل پیربابا» اثری به قلم و تصویرگری کلر ژوبرت نویسنده توانای کودکان است. او در این اثر داستانی نیمه تخیلی ماجرای حضور امام رضا (علیه السلام) در شهر نیشابور روایت کرده است. در این سه روز امام مهمان خانه پیرمردی بودند که گرچه منزل محقری داشت ولی دلش به عشق ولایت و امامت می تپید. ماجرای کتاب مربوط به بلبلک است که تلاش می کنند تا نظر امام را جلب کند و ایشان را به خانه پیرمرد بیاورد. داستانی بسیار زیبا در رابطه با سیره اهل بیت و عشق شیعیان ایران به امام رضا (ع).
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
بلبلک بال زد و بال زد تا به دروازه ی شهر رسید. از دور کاروان امام را توی بیابان دید. اما دیگر توان پرواز نداشت و همان جا منتظر ماند مردم شهر پیاده یا سواره از کوچه پس کوچهها به طرف بیابان میرفتند. عصر که شد کاروان کم کم به دروازه رسید. بلبلک دوباره پر کشید بالای کاروان چرخید و چرخید تا بین آن همه آدم امام را پیدا کند. یک دفعه تاپ تاپ دلش تند شد. کمی پایین آمد.
نظرات