بازآفرینی، رقابت، گذشتن از مرزها. این سه عبارت کلیدواژه‌های اصلی کتاب «شرکت شکست‌ناپذیر» است و دارد مخاطبان را با همین سه نکتۀ کلیدی به مسیر درستی سوق بدهد. این روزها بازار کتاب‌های انگیزشی بسیار داغ است و از دل ژانر موفقیت، سبک محبوبی از متولّد شده که مدیران تجاری و صاحبان کسب‌و‌کار را مخاطب اصلی خود قرار می‌دهد. ایدۀ نوشتن کتابی با عنوان زیبایی مثل شرکت شکست‌ناپذیر می‌تواند ساده باشد؛ اما در عمل این محتویات کتاب است که آن را به موفقیت رسانده است.

«الکساندر استروالدر، ایو پیگنیور، فرد اتیمبل و آلن اسمیت» چهار نویسنده‌ای هستند که این ایده را عملی کردند و در این کتاب با روش‌هایی که از تجربیات واقعی بازار کار حاصل شده، شیوه‌ای تازه برای پویایی سازمان در شرایط غیرقطعی و متغیر فعلی ارائه می‌کنند. این چهارمین کتاب از مجموعۀ کسب و کار استراتژیست است؛ شرکت آموزش و مشاوره‌ای که الکساندر استروالدر یکی از بنیان‌گذاران آن است. نقشۀ سبد مدل‌های کسب‌و‌کار مفهوم اصلی این کتاب است؛ ابزاری برای مدیریت استراتژیک سازمان در راستای پیشبرد همزمان مدل‌های درحال توسعۀ کسب‌و‌کارتان و ارتقای هرکدام به تناسب نیاز و توانایی‌ها. دیدگاه و توانایی جدیدی که خوانندگان این کتاب به آن نیاز دارند، چیزی است که باعث شده این جلد در ادامۀ سه بخش قبلی این مجموعه به شهرت جهانی برسد و در بسیاری از مدل‌های تجاری به‌کار گرفته شود.

در این بخش برشی از این کتاب را می‌خوانیم:

«وقتی تک‌تک تیم‌هایتان طبق خواستۀ شما، به ردیابی شاخص‌های کلیدی عملکرد پروژۀ اکتشافشان پرداختند، می‌توانید وضعیت سبد اکتشافتان را به تصویر بکشید. این کار برایتان نمای کلی اثربخشی را از پتانسیل مالی ایده‌هایتان در سبد اکتشاف و سطح ریسک فعلی آن‌ها مهیّا می‌سازد. وقتی به این داده‌ها و نمای کلی مجهز باشید، می‌توانید تصمیمات سرمایه‌گذاری بهتری اتخاذ کنید و تصمیم بگیرید روی کدام پروژه‌ها سرمایه‌گذاری و از آن‌ها حمایت کنید و کدام پروژه‌ها را کنار بگذارید.»