راوی این کتاب؛ ناصر، رزمنده جوانی است که بارها سابقه شرکت در جبهه را داشته است و در بین امتحانات مدرسه، درس را رها کرده و به همراه دوستش علی راهی منطقه جنگی جنوب می شود. در آنجا ضمن دیدار مجدد با دوستان سابقش، از قریب الوقوع بودن عملیاتی مهم اطلاع می یابد که در ادامه و در حین آن بسیاری از دوستانش شهید و مجروح می شوند. ناصر در ادامه ماجرا مجروح شده و پشت خط می آید و بعد از چند روز به شهر خود بازگشته و زندگی عادی را از سر می گیرد تا اینکه پس از مدت کوتاهی با دریافت نامه ای از یکی از دوستانش خود را آماده بازگشت به منطقه می کند.
نظرات