شعر چیزی نیست که بتوانیم اولین نمونۀ آن را پیدا کنیم، چرا که از زمان قدیمیترین تمدنها شعر هم بخشی از فرهنگ بوده است. اما برای اینکه تاریخ شعر را با دستهبندی درست و اصولی بدانیم، باید به سراغ قدیمیترین نسخههای دستنویس از شعرهایی برویم که جزو شعر فارسی به حساب میآیند؛ آثار شاعرانی مانند رودکی که از اولینها بودند. در کتاب «سرگذشت شعر در ایران» از ابتدای شکلگیری شعر فارسی براساس اوزان عروضی، تا اشعار بزرگترین شاعران فارسی و تا تحولات شعر امروز، با این مسیر همراه میشویم. شعر فارسی را میتوانیم فرزند شعر عربی بدانیم؛ چرا که هم اوزان عربی در آن استفاده میشود و هم کلمات بسیاری از آن به امانت برده است. با این وجود میبینیم که اشعار هنرمندی مانند حافظ حتی بالاتر از هر شاعر عرب، در تمام جهان مورد ستایش قرار گرفته است. به همین دلیل «علیاصغر سیدآبادی» تلاش خود را بر این گذاشته که فرآیند تحولات شعر در ایران را به درستی طبقهبندی کند و تصویر درست و روشنی از شعر امروز را در ذهن مخاطب شکل بدهد. در این کتاب میخوانیم که اولین شعرهای فارسی در زمان سامانیان شکل گرفتند، سپس شعر در دربار رونق گرفت، بعد دورۀ داستانسرایی در شعر فرا رسید و سپس، به اشعار عارفانه و فلسفی با زمینۀ اسلامی میرسیم.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانیم:
«پس از حملۀ مغول، غزل به قالب اصلی شعر فارسی تبدیل میشود و با ظهور شاعران بزرگی چون سعدی و مولوی و حافظ غزل به اوج خود میرسد. غزل از آن پس تا قرنهای پیدرپی بر شعر فارسی حکومت میکند و قصیده که تا پیش از این زمان قالب اصلی شعر فارسی است، جای خود را به غزل میدهد. با اینهمه، قصیده نیز از بین نمیرود و شاعران در کنار غزل، به سرودن قصیده نیز میپردازند؛ اما قالب دیگری که در این دوره اهمیت پیدا میکند مثنوی است. مثنوی که پیش از این شاهنامۀ فردوسی، خمسۀ نظامی و بخشی از آثار عطار و سنایی در آن قالب سروده شده است، در این دوره ظهور بیشتری دارد و با سروده شدن مثنوی مولوی به اوج خود میرسد. سعدی نیز در سرودن مثنوی موفق است. در این دوره تقلید از مثنویهای نظامی، فردوسی و مولوی نیز رواج دارد و شاعران زیادی در این زمینه خود را آزمایش میکنند و برخی از آنان، بخشی از تاریخ دورۀ خود را در قالب مثنوی بیان میکنند که بعدها ارزش تاریخی پیدا میکند؛ اگرچه هیچکدام از آنها بهپای مثنویهای بزرگان این عرصه یعنی فردوسی، نظامی و عطار نمیرسد.»
نظرات