کتاب «سال های بی حصار» مستندی از خاطرات شفاهی مهندس اصغر ابراهیمی اصل است که جلد اول توسط نشر ایران منتشر گردیده است. اصل این گفتگوها در سال 84 و پس از اینکه جناب مهندس مدیریت مترو را واگذار کردند ثبت و ضبط شده است. مطالب کتاب به هشت فصل تقسیم شده است. در فصل اول کتاب ریشه های خانوادگی و دوران کودکی اصغر ابراهیمی مرور کوتاهی می گردد. فصل دوم این اثر به سال های دانشجویی و فعالیت های مبارزاتی که ایشان در ایران انجام دادند و پس از آن ازدواج و مهاجرت تحصیلی به آمریکا مرتبط است. در فصل سوم راوی آغازین روزهای انقلاب و حضور مهندس در استان خوزستان به عنوان فرماندار شهر اهواز است. روزهای ملتهبی که با غائله خلق عرب و خیانت های استاندار خوزستان همراه است. فصول چهارم و پنجم این کتاب در رابطه با سال های سخت دهه شصت و مدتی است که ایشان در ابتدا استانداری استان ایلام و بعد از آن استان آذربایجان غربی را برعهده گرفتند. فصل ششم کتاب بازگشت مهندس به حیطه تخصصی خود یعنی مهندسی نفت و مدیریت شرکت نفت فلات قاره ایران و کارهای تاسیسی در این حوزه است. فصل هفتم «سال های بی حصار» به خاطرات مهندس در ریاست سازمان آب تهران می پردازد. فصل هشتم که طولانی ترین فصل کتابی و به نحوی مهم ترین بخش کارنامه ایشان است مربوط به پروژه بزرگ مترو تهران و کارهایی است که ایشان برای تحقق این مهم انجام دادند. بخش پایانی کتاب مشتمل بر نامه ها و اسنادی است که بر صحت خاطرات و مستندات ارائه شده در کتاب می افزاید.
در ادامه برشی از این کتاب را می خوانید:
طرح بلند مدتی که در ذهن داشتم ادامه خط راه آهن سریع السیر برقی بود از تهران به مشهد اصفهان و قزوین تا موجب کاهش بار سفرهای هوایی و جادهای شود و افزایش رفاه برای مردم حاصل شود. پیگیریهای مستقیم و غیر مستقیم زیادی در این باره انجام شده که ماحصل آن راه آهن سریع السیر برقی در حال ساخت تهران-قم-اصفهان و راه آهن سریع السیر برقی تهران-مشهد با سرعت ۴۳۰ کیلومتر در ساعت است که شرکت CITIC چین در حد توافقنامه با سازمان اقتصادی آستان قدس رضوی پیش برده و با یک اراده سیاسی و سرمایه گذاری مشترک قابل اجراست.
نظرات