کتاب «زن ها روحانی نمی شوند» زندگینامه داستانی بانو فاطمه سادات (اشرف سادات) سید خاموشی است. بانویی که در دهه سی شمسی همراه همسر از تهران به مشهد مهاجرت کرد تا به تحصیل علوم دینی بپردازد. او در محضر آیت الله تبریزی به تعلیم ادبیات و فقه پرداخت و مدارج علمی را تا سطوح عالی طی کرد. این اتفاقات در دورهای رخ میدهد که حکومت پهلوی تلاش در سکولار کردن جامعه و زدودن مظاهر دینی از زنان ایرانی دارد. در این دوره این بانوی عالم به همراه همسر خود در کنار جهاد علمی به مبارزه سیاسی با رژیم طاغوت مشغول است. او توانست اولین حوزه علمیه بانوان را در مشهد با نام مکتب النرجس تاسیس کند و راه علم آموزی و معارف اسلامی را برای بانوان بازنماید. اعظم عظیمی که نویسنده و مدرس حوزه علمیه است و در همین مکتب به تحصیل پرداخته توانسته با مرور منابع تاریخی، زندگینامه این بانوی عالم و مجاهد را در قالب داستان به رشته تحریر درآورد. این اثر توسط انتشارات به نشر وابسته به آستان قدس رضوی منتشر گردیده است.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
از وقتی کار مکتب شروع شده ،بود جلال نمیگذاشت اشرف دست به کارهای خانه بزند. از آشپزی گرفته تا رفت و روب را خودش و ملیحه سادات انجام میدادند. غذا که تمام میشد مهلت نمیداد تا اشرف میخواست بجنبد جلال ظرف خالی را از زیر دستش برداشته و برده بود بشوید. اشرف این مدت توی خانه پاک احساس بیفایدگی میکرد. دوست داشت دوباره بشود زن خانه و جلال بوی غذاهایش را از توی راه پله به جان بکشد. به لیلا غبطه میخورد که حالا روی دست اشرف بلند شده بود. در پخت انواع غذاهای ایرانی و فرنگی و شناخت جنس پارچهها و مدلهای لباس و مو و آرایش خبره شده بود. با همین هنرها شوهرش را وادار کرده بود کارتوی سینما را ول کند و یک مغازه مواد غذایی اجاره کند که نانشان بیشبهه باشد.
نظرات