این اثر از روایتفتح، ماجرای زندگانی عارف و استاد اخلاق بزرگ، مرحوم آیتالله سید علی قاضی طباطبایی را به شیوهای داستانگونه و در عین حال، بسیار مستند روایت میکند.
آنگونه که نویسنده در مقدمه کتاب میگوید:«نوشتن از مردی که همه همتش دیده نشدن است، محال نیست اما به غایت سخت است.»
سلسله حوادث زندگی ایشان که استاد علمای ارجمندی همچون:محمدتقی بهجت، علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، سیدهاشم حداد و... بوده اند سرشار از اتفاقات عجیب جلملات آموزنده و تاثیرگذار است.
با کتابرشان تکهای از کتاب را بخوانید:
«کنار همسرش نشست و گفت:
- تو چرا این قدر زیاد برای بچه گریه میکنی؟
- جوان بود باهوش بود و بد جور مرد.
زن این را گفت و دوباره اشکها بودند؛ که بی امان صورتش را خیس میکردند.
- فرزندت الان این جا پیش من نشسته است و به کنار دست خودش اشاره کرد....»
نظرات