توحید خالص، یعنی نفی عبودیت غیر خدا. این آن توحید خالص است. توحید فقط این نبود که بُتها را کنار بگذارند؛ توحید یک معنای شامل و عام و سائر در طول تاریخ است. همیشه که بتهای مکه وجود ندارند. همیشه که بُت سنگی و چوبی وجود ندارد. معنا و روح توحید عبارت است از اینکه انسان از غیر خدا عبودیت نکند و در مقابل غیر خدا جبههی بندگی به زمین نساید. این معنای عبودیت کامل و خالص است... وقتی میگوییم «لا اله الا الله وحده لا شریک له» یعنی توحید خالص، معنایش این است که همهی این عبودیتها به کنار رود. که اگر چنین شود، فلاح و رستگاری حقیقتاً حاصل خواهد شد. اینکه فرمود: «قولوا لا إله إلا الله تفلحوا»؛ این فلاح یک فلاح حقیقی است. فقط فلاح سیاسی نیست، فقط فلاح اجتماعی نیست، فقط فلاح معنوی نیست، فقط فلاح روز قیامت نیست؛ بلکه فلاح دنیا و آخرت است. این یک نکته در باب مایزههای اسلام و نکات برجستهی دعوت اسلامی که به یک تعبیر دیگر هم میشود بیانش کرد و آن عبارت است از اسلام، تسلیم. «اسلام وجه الله» و تسلیم خدا بودن. در کتاب «دین، دنیا و آخرت» که پنجمین جلد از مجموعه «رهنامه» است، بیانات مقام معظم رهبری در این رابطه گردآوری شده است.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانیم:
«حاکمیت دین بر همهی شئون زندگی، نه فقط بر دل و جان انسان و نه فقط بر اعمال شخصی انسان، بلکه در سرتاسر قلمرو زندگی انسان، این از مسلمات همهی ادیان الهی است؛ نه فقط دین مقدّس اسلام. لذا شما در قرآن ملاحظه میکنید که انبیای عظام الهی با حکومتها و قدرتها و طواغیت و مترفین و مسلطین بر امور جامعه در حال مبارزه بودند. اولین دشمنان اینها در جوامعی که انبیاء در اینها مبعوث میشدند کیها بودند؟ همان کسانی بودند که در سرنوشت جامعه، در گذران زندگی جامعه نقش داشتند. اگر دین فقط برای این بود که در خلوت دل انسان، در اعماق روح و زوایای خلوت کنجِ مثلاً خانهها یا معابد مورد استفاده قرار بگیرد، مخالفت مترفین لازم نبود، مخالفت طواغیت لازم نبود با انبیا. آنها چرا مخالفت میکردند؟ خب بایستی اوّل کسانی که مخالفت میکنند متعبّدین و متدیّنین و مرتجعین و اینها باشند... چرا مترفون اوّل مقابله میکردند؟ چرا سلاطین و طواغیت و قدرتمندان و سیاسیون اوّل کسانی بودند که به مقابله با انبیاء میآمدند. این جز این نیست که انبیاء در داخل هر جامعهای دعوت میکردند به یک نظم اجتماعی و سیاسی نوین؛ غیر از نظام حاکم بر آن جامعه. این نظم همان چیزی است که حکومتها مظهر کامل او هستند؛ نظامهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی نمودارهای او هستند؛ با این مخالفت میکردند؛ با اساس رژیمهای حاکم بر جوامع مخالفت میکردند؛ لذا مجبور میشدند جهاد کنند، مجاهدت کنند، لشکرکشی کنند که در قرآن و در روایات نشانههای این معنا وجود دارد.»
نظرات