تمام مقاصد انبیاء برگشتش به یک کلمه است و آن «معرفة الله »است. تمام مباحث مقدمهی این امر است. اگر دعوت به عمل صالح شده است، اگر دعوت به تهذیب نفس شده است، اگر دعوت به معارف شده است تمام برگشتش به این است که آن نقطهی اصلی را که در فطرت همهی انسانها هست حجاب را ازش بردارند تا انسان به معرفت حق برسد. مقصد عالی همین است. توحید یعنی عبودیت خدای متعال به صورت انحصاری؛ یعنی هواها، هوسها، شهوتها، غضبها بر زندگی انسان حاکم نباشد؛ یعنی دیکتاتوریها، استبدادها، منیتها اداره کنندهی زندگی انسان نباشند؛ منشأ مدیریت زندگی انسان عبارت باشد از علم الهی و قدرت الهی و رحمت الهی و فیض الهی و هدایت الهی؛ این معنای توحید است. در درجهی اول همهی آن کسانی که با منیت خود، با تکبر خود، با استبداد خود و با ظلم خود میخواهند بر امور جامعهی بشری و جوامع بشری تسلط پیدا کنند، با شعار توحید عقب زده میشوند. همهی پیغمبران با صاحبان زر و زور، با مستبدان عالم، با زورگویان عالم، با فراعنهی عالم روبرو شدند و با آنها مبارزه کردند. بدون مبارزهی حق، باطل مجبور به عقب نشینی نمیشود. اینکه بشریت روز به روز از اوّل تاریخ بشر تا امروز به معارف الهی نزدیک شده و نزدیکتر شده است به خاطر مبارزه است؛ چون حق باید مبارزه کند. بدون مبارزهی با مستبدان و زورگویان و بدخواهان بشر و ظالمین و ستمگران نمیشود حق را پیش برد. در چهارمین جلد از مجموعه رهنامه بیانات رهبر انقلاب پیرامون اصل توحید گردآوری شده است.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
آن توحیدی که اسلام به آن دعوت میکند توحیدی است بالاتر از حد یک پاسخ به یک سؤال، به یک استفهام؛ پس چیست؟ توحید اسلامی الهامی است در زمینهی حکومت، در زمینهی روابط اجتماعی، در زمینهی سیر جامعه، در زمینهی هدف داری جامعه، در زمینهی تکالیف مردم، در زمینهی مسئولیتهایی که انسانها در مقابل خدا در مقابل یکدیگر، در مقابل جامعه و در مقابل پدیدههای دیگر عالم دارا هستند. توحید این است. توحید اسلامی همان الفی است که بعدش ب میآید و پ میآید و چ میآید تای میآید. این جور نیست که بگویی خدا یک است و دو نیست و تمام بشود. قضیه خدا یک است و دو نیست، معنایش این است که در تمام منطقهی وجود خودت شخصاً و جامعهات عموماً، جز خدا کسی حق فرمانروایی ندارد.
نظرات