پروین اعتصامی یکی از بزرگترین شاعران معاصر ما و از مفاخر ادبیات فارسی است. او با پیشینۀ فرهنگی برجستهای که در خانوادهاش داشت، توانست به شاعری تبدیل شود که سبک خود را پیدا کرده و با مهمترین دغدغههای مردم جامعهاش همراه است. کتاب حاضر مجموعۀ کامل آثار این شاعر خوشذوق است که با شرح و توضیحات لازم گردآوری شده است.
کتاب «دیوان پروین اعتصامی» شامل تمامی اشعار این شاعر ایرانیست که از قضا در یکی از دوران پر فراز و نشیب کشورمان میزیست. اشعار پروین با زبانی فخیم و حفظ بافت ادبی سنّتی خواننده را به ریشههای فرهنگی خود نزدیک میکند و در عین حال، رنگ و بوی تازهای دارند. این تازگی در انتخاب واژگان، مضامین، قصّهگویی و تکنیکهای شاعر به خوبی مشهود است؛ و هنر پروین در اینجاست که میتواند بدون خدشه وارد کردن به اصالت ادبیات ایران، دست و ذهن خود را برای راه یافتن دغدغههای امروزی به اشعارش، باز بگذارد. دیوان پروین اعتصامی شامل قالبهای مختلفی مانند غزل، قصیده و قطعه میشود که نشان از مهارت و تبحّر پروین در فنّ شعر دارد. این کتاب که با مقدمۀ «شهرام رجبزاده» منتشر شده، تصویر بهجا و درستی از پروین را برایمان میسازد و در طول کتاب نیز تصحیح و توضیح بسیاری صورت گرفته است.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانیم:
«محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت مست گفت: ای دوست! این پیراهن است، افسار نیست
گفت: مستی، زان سبب افتان و خیزان میروی گفت: جُرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست
گفت: میباید تو را تا خانۀ قاضی برم گفت: رو صبح آی، قاضی نیمهشب بیدار نیست
گفت: تا داروغه را گوییم، در مسجد بخواب گفت: مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست
گفت: دیناری بده پنهان و خود را وارهان گفت: کار شرع، کار درهم و دینار نیست
گفت: از بهر غرامت جامهات بیرون کنم گفت: پوسیدهاست، جز نقشی ز پود و تار نیست
گفت: آگه نیستی کز سر درافتادت کلاه گفت در سر عقل باید، بیکلاهی عار نیست
گفت: می بسیار خوردی، زان ز خود بیخود شدی گفت: ای بیهودهگو! حرف کم و بسیار نیست
گفت: باید حد زند هشیار مردم، مست را گفت: هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست»
نظرات