کتاب دستت را از روی شانهام بردار نوشته مریم کامکار، یک اثر داستانی دراماتیک و سرشار از احساسات عمیق انسان است. این کتاب به طور خاص به موضوعات اجتماعی، روابط انسانی و پیچیدگیهای درونی شخصیتها میپردازد و خواننده را با چالشها و تحولات شخصیتهای داستان همراه میکند.
قلم مریم کامکار در این کتاب روان، صمیمی و سرشار از نگاهی زنانه و لطیف به موقعیتها و احساسات انسانی است. او در این اثر، دنیای درونی شخصیتها را با شفافیت و هنرمندی به تصویر میکشد و خوانندهها را درگیر روایت میکند.
داستان کتاب حول محور شخصیتهایی میچرخد که هر یک درگیر چالشهای شخصی و اجتماعی متفاوت هستند. نویسنده توانسته با قلم روان و تصویرسازی دقیق، تأثیرگذارترین لحظات زندگی این شخصیتها را به زیبایی روایت کند.
موضوعات اصلی کتاب اغلب شامل رنجهای درونی، تلاش برای رهایی از گذشته، برخورد با مسائل اجتماعی، و کشف خود است. در این میان، تعامل شخصیتها با یکدیگر و نحوهی مدیریت مشکلاتشان، روایت را بسیار دیدنی میسازد.
کتاب دستت را از روی شانهام بردار را نشر جام جم منتشر کرده است.
اگر به دنبال یک کتاب هستید که شما را وادار به فکر کردن و، همزمان، احساس همدردی با شخصیتهای داستان کند، این کتاب بهترین پیشنهاد خواهد بود.
یک شب آنهایی که مرا زده بودند با حسین آقا به خانه مان آمدند برای معذرت خواهی و جلب رضایت کسی که تبر را زد به دستم گفت اگر می دانستم شناسنامه دارید و ماجرا به شکایت می رسد این کار را نمی کردم. حسین آقا حرف نمی زد. فقط آمده بود که دعوا نشود. احساس میکردم اگر چند دقیقه بیشتر نگاهشان کنم و چیزی نگویم رگهای مغزم پاره می شود.
گفتم بیرونشان کند.
شنبه پدرم کاغذ ثبت احوال را برد دادگاه و قاضی حکم دیه برید. ضارب هر روز یا زنگ میزند یا میاید در خانه و التماس میکند بگذریم. نه از عجز ولا به اش، ولی از این که برای اولین بار توانستم حقم را بگیرم، احساس زنده بودن میکنم.
از وقتی درخواست شناسنامه دادیم هر روز منتظر همان مرد میان سال موتوری که شناسنامه پدر را آورد هستم. هر روز صبح زود بیدار میشوم و نیم ساعتی دم در می نشینم و انتظارش را میکشم و به کارهایی فکر میکنم که اگر شناسنامه بیاید انجام میدهم
نظرات