کتاب در میدان انقلاب به قلم سعید زاهدی و مهدی فاطمی، یک بررسی تطبیقی عمیق درباره سه انقلاب مهم در تاریخ بشریت است: انقلاب فرانسه، انقلاب روسیه و انقلاب اسلامی ایران. در این اثر، نویسندگان با دقت و جزئیات، سعی کردهاند شباهتها و تفاوتهای اساسی این انقلابها را در بستر تاریخ، جامعه و سیاست تحلیل کنند.
در ابتدا، نویسندگان روایتهای کوتاهی از هر سه انقلاب ارائه میدهند که به خواننده این امکان را میدهد تا بدون نیاز به مطالعهی منابع دیگر، به سرعت با زمینههای شکلگیری و تحولات اولیه این انقلابها آشنا شود. پس از این مقدمه، در فصول بعدی، نویسندگان به مقایسه دقیق این انقلابها از ابعاد مختلف میپردازند. این مقایسهها شامل تحلیل اهداف هر انقلاب، بررسی شیوه رهبری، میزان خشونت و سرکوبها، خواستههای مردمی و حتی تأثیرات جهانی این جنبشها میشود.
یکی از نکات جالب در این کتاب، مقایسهی رهبران انقلابهاست. انقلاب فرانسه به رهبری روبسپیر، انقلاب روسیه با هدایت لنین و انقلاب ایران تحت رهبری امام خمینی (ره)، هر کدام در دوران و شرایط خاص خود، رویکرد متفاوتی به رهبری و سازماندهی داشتند. نویسندگان بهخوبی نشان دادهاند که چطور این رهبران توانستند انقلابهای خود را به پیروزی برسانند، اما با روشها و گفتمانهای مختلف.
همچنین، در این کتاب، مسئله خشونت در انقلابها نیز بهطور مفصل بررسی میشود. در حالی که انقلاب فرانسه به شدت با اعدامهای جمعی و سرکوبهای خونین همراه بود، انقلاب روسیه نیز با جنگ داخلی و شورشهای گسترده مواجه شد. از سوی دیگر، انقلاب اسلامی ایران به رغم چالشها و فشارهای سیاسی، کمترین میزان خشونت را در میان این سه انقلاب تجربه کرد.
در نهایت، کتاب به گفتمانهای غالب بر هر یک از این انقلابها میپردازد. انقلاب فرانسه با گفتمان لیبرالی، انقلاب روسیه با گفتمان کمونیستی و انقلاب اسلامی ایران با گفتمان دینی و مردمسالاری دینی، هر کدام به نحوی متفاوت در صحنه جهانی تأثیر گذاشتند. نویسندگان تلاش کردهاند این تأثیرات را بهخوبی نشان دهند و توضیح دهند که چگونه این انقلابها به جنبشهای دیگر در نقاط مختلف جهان شکل دادند.
کتاب در میدان انقلاب را نشر معارف منتشر کرده است.
این کتاب برای کسانی که به تاریخ، علوم سیاسی و تحلیلهای انقلابها علاقهمندند، یک منبع ارزشمند است. اگر میخواهید تاریخ این سه انقلاب بزرگ را از یک زاویه تطبیقی و جامع مشاهده کنید، «در میدان انقلاب» انتخاب بسیار مناسبی است.
ناپلئون حمله که میکرد میگفت دارم انقلاب فرانسه را صادر میکنم او نه فقط با حمله که با حمایت از ژاکوبن های ایتالیا ،بلژیک ،هلند، سوئیس و لهستان تلاش میکرد حکومتهای دیگر کشورها را هم شبیه به کشور خود کند ناپلئون دولتهای کهن و کوچک را از بین برد و به یهودیان و مسیحیان حق مساوی داد بردگان را آزاد کرد و نظام فئودالی را کامل ویران کرد بعد از او اینها باقی ماندند. او در همه ی امپراتوریش زمینهای کلیسا را آزاد کرد و از همه مهمتر منجر به تجزیه ی لهستان شد.
حکومت های پیشین را نابود کرد و تغییرات بسیاری در اروپا به وجود آورد کلاه هایی به نام کلاه آزادی، سرودهای وفاداری و بناهای یادبود میهن دوستانه و اعلامیه های حقوق بشر که نمادهای انقلاب فرانسه بودند در این کشورها بسیار شده بود پادشاه اسپانیا سه سال تلاش کرد اخبار فرانسه را سانسور کند اما نتوانست دیگر نظامیان فرانسوی را چنین توصیف می کردند «فرانسویان پیام آور جنگ و صلح اند. صلح با انسانها و جنگ با پادشاهان ستمگر در آلمان مردم برخی شهرها از نظامی های فرانسوی استقبال کردند و در ایرلند آزادی خواهان متحد شدند خاندان سلطنتی پرتغال و اسپانیا فرار کردند و مستعمرات آمریکای لاتین هم از این انقلاب متأثر و آزاد شدند.
در مستعمره های فرانسه هم جنبشهای آزادی خواهانه همه گیر بود از جمله در هائیتی مهمترین مستعمره فرانسه که ۱۱ میلیون از ۱۷ میلیون فرانک صادرات فرانسه را تأمین میکرد.
.
نظرات