کتاب «در انتظار یک زندگی طبیعی» اثری از لسلی کانر رمانی از زبان یک دختر نوجوان برای نوجوانان جهان است. اثری که با تحسین و تشویق منتقدان همراه شد و چندین جایزه معتبر را دریافت نمود. داستان از جایی شروع می‌شود که دوایت از همسرش مومرز و دخترخوانده‌اش ادی جدا می‌شود و آن ها را برای زندگی به یک کاراوان می‌آورد. حالا این مادر و دختر در زیر پل بزرگ نیویورک باید داخل یک ماشین ثابت زندگی را ادامه دهند. برخلاف غم و ناراحتی مومرز، مکان جدید پر از شگفتی و چیزهای تازه ای است که برای ادی جذاب هستند و او دوست دارند به کشف این جزیره فراموش شده بپردازد. مساله دیگر این است که ادی در خانواده دو خواهر را جاگذاشته است. دو خواهری که تنها از طریق مادر با یکدیگر نسبت دارند و حالا دادگاه حکم داده که با پدر باقی بمانند. حالا این دو مانده‌اند و کلی چالش تازه که هیچ کس انتظار ندارد مومرز بتواند از پسشان بربیاید. این کتاب توسط فرح بهبهانی ترجمه شده و توسط نشر افق منتشر گردیده است.

در ادامه برشی از این کتاب را می‌خوانید:

اگر به کسی می‌گفتم که مومرز آن چند روز نبوده، مثل دفعه‌ی قبل اتفاق بدی می‌افتاد. از دهانم پرید:«یه کار جدید پیدا کرده خیلی کار میکنه فکر کنم آدمیه که یا همه چیز داره یا هیچی.» بعد از مغازه بیرون رفتم. وارد کاراوان شدم و فکر کردم یا همه چیز یا هیچ چیز. احساس کردم که این حرف چقدر درست بود. مومرز همیشه فکرهایی توی سرش داشت. فکرهای بزرگی که همیشه وسط آن شیرجه می‌زد انگار که عجله داشت، مثل کسی سعی دارد به جایی برسد. وقتی دبیرستان را تمام کرد به دانشگاه نرفت. به جایش مرا به دنیا آورد همیشه می‌گفت عاشق درس خواندن است. اما همیشه در حال آزمایش بود یکی از فکرهایش این بود که درس بخواند و پرستار بشود درست بعد از به دنیا آمدن براینا بود. دووایت از مومرز می‌خواست درس بخواند و به او گفت که برای پرداخت مخارج راهی پیدا می‌کند. ساعت کاری‌اش را عوض تا وقتی مومرز به کلاس می‌رفت با من و براینا توی خانه بماند.