داغ دلربا روایتی مستند از اولین روزهای شهادت حاج قاسم سلیمانی است. میثم امیری با سفر به شهرهای مختلف و حضور در تشییع سردار تلاش کرده است این حماسه میلیونی را با قلم خود ثبت و ضبط نماید.
این کتاب که توانسته در چهاردهمین جایزه ادبی جلال و کتاب سال جمهوری اسلامی ایران برگزیده گردد در سال 1399 توسط نشر خط مقدم منتشر گردیده است. روایت این کتاب از شهر اهواز آغاز می گردد و در شهرهای مشهد، تهران و کرمان ادامه مییابد. نویسنده با حضور در میان مردم تلاش کرده اتفاقات ریز و درشت این حادثه تاریخی را مکتوب نماید. او همچنین به نظرات و دیدگاه رسانههای داخلی و خارجی نیز نظر داشته است. نگاه دقیق و قلم صریح میثم امیری در ذکر حوادث تلخ و شیرین این ایام باعث خلق روایتی جذاب و خواندنی شده است. نویسنده به ماجرای هواپیمای اوکراینی نیز نظر داشته است و سرنوشت یکی از شخصیتهای اصلی این کتاب با این حادثه هولناک گره خورده است.
در ادامه برشی از کتاب «داغ دلربا» را میخوانید:
ابن عباس میگوید:« سردار وصیت کرده است روی قبرش بنویسند سرباز قاسم سلیمانی.» نتیجه میگیرد همه چیزش حساب شده بود. تازه یک بار هم رفته است پیش آقای جوادی آملی. کفن برده و از آقای جوادی خواسته شهادت بدهد سردار، بندهی خدا بوده و در راه رضایت خدا قدم برداشته است. آقای جوادی هم گفته بود او چه صلاحیت دارد که برای سردار چنین شهادتی بدهد. سردار فکر همه جا را کرده بود. نمیدانم این جمله را او گفته است یا نه ولی حال و روز و کارهایش به این جمله میخورد. سردار تمام بیابان و زمین خدا را سیر میکرد تا گلولهای سرگردان به او بخورد و شهید شود؛ اما دست تقدیر این بود که در یک «بیگ پروادکشن» هالیوودی نیمه شب به آرزویش برسد.
نظرات