کتاب پیش به سوی ماجرای جدید به قلم هاجر زمانی و تصویرگری الهام بیات کودکان را به مواجهه با تغییرات جدید میبرد. خانه جدید، دوستان جدید و مدرسه و همسایههای جدید چالشی سخت برای کودکان است. با این شرایط چه باید کرد. پاسخ این سوال را در داستان «پیش به سوی ماجرای جدید» بخوانید.
پوپک و خانوادهاش دیگه باید از خونه قدیمیشون کوچ کنند. اما این شرایط جدید رو چندان دوست نداره. انگار یک توپ سنگین به پاهاش بستن. اصلا دوست نداره قدم از قدم برداره. حالا باید چکار کنه؟ دوستان قدیمی رو هم باید بزاره کنار. اصلا میتونه دوستان جدید پیدا کنه؟ پوپک خیلی زود راه حل مسئلههاش رو پیدا میکنه. با پوپک همراه بشین تا ببینید اون با شانی چه راهی پیدا میکنه.
برای اینکه یک مهارت خانوادگی و آموزههای اخلاقی را به کودکانمان آموزش بدهیم.
کودکان بالای شش سال و خانوادههایی که با تغییرات جدید همراه هستند، مخاطب این نوشتار میباشند.
مامان گفت: «یا اولین باری که تنهایی خوابیدی میترسیدی اما یک کم بعد، صدای خروپفت به آسمان رفت و خیلی هم راحت خوابیدی. پوپک گفت: «یعنی فکر می کنی من میتوانم لانه جدید را دوست داشته باشم؟ همان موقع بابا و شانی آمدند. شانی با خوش حالی از لانه جدید تعریف میکرد که نزدیک رودخانه بود. اما پوپک باز هم دوست نداشت از لانه قدیمی تکان بخورد. انگار چسبیده بود به کف لانه. او به کمک شانی یواش یواش دکمههای رنگارنگش را گذاشت بین بالهایش تا به لانه جدید برود. کمی، به لانه جدید رسیدند. حتی دوست نداشت سریع پرواز کند و آرام پر میزد. بعد شانی درست میگفت. درخت گردوی پیر نزدیک رودخانه بود پرندههای زیادی روی آن درخت لانه درست کرده بودند و پرسروصدا و شلوغ بود.
نظرات