کتاب «خاطرات دو سفیر» ترجمه خاطرات دو تن از سفرای سابق آمریکا و انگلیس در کشور ایران است. گرچه کشور ایران هیچگاه به طور رسمی به استعمار درنیامد اما از اواخر سلطنت قاجار به کشوری تبدیل شد که در اتخاذ سیاستهای کلان کشور استقلال نداشت و براساس نظر دول غربی همچون انگلیس، فرانسه وشوروی پیش میرفت. با آغاز سلطنت پهلوی دوم بازیگر تازهنفس و قدرتمند دیگری به نام آمریکا به عرصه سیاسی ایران وارد شد و آخرین پادشاه ایران به شکل کامل وابسته این ابرقدرت تازه به میدان آمده شد. زبونی شاهان پهلوی در اداره کشور و بحرانهای اقتصادی، سیاسی که کشور مدام با آنها دست و پنجه نرم میکرد سبب شد تا مردم قیام کنند و اختیار کشور را خودشان به دست گیرند. با سقوط حکومت پهلوی تاریخ نگاران و جامعه شناسان بسیاری بر سر چرایی آن بحث و تبادل نظر کردند. در میانه این تحلیل نظری که به غلط بسط یافت این بود که انقلاب ایران و خلع محمدرضاشاه خواسته دو دولت آمریکا و انگلیس بوده و این دو کشور اسباب پیروزی انقلاب 57 را فراهم ساختند. برای بررسی صحت و سقم این نظریه این کتاب بهترین گزینه است. دو سفیری که تا آخرین لحظات حضور شاه در ایران همراهش بودهاند و در طی دهه پنجاه شاه مدام خود را نیازمند راهنمایی این دو فرد یافته است. در خلال خاطرات این دو فرد میتوان به خوبی مشاهده کرد که جریان انقلاب اسلامی حتی از دست حکومتهای غربی نیز خارج بوده و آنان نه در شکلگیری و نه در پیشبرد آن نقشی نداشتهاند بلکه آنان نیز همچون شاه در این ماجرا سردرگم و گیج بودهاند.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
در همین روزها بختیار اعلام کرد که قصد دارد برای ملاقات با آیت الله خمینی به پاریس برود و مقدمات امر هم ظاهراً فراهم شده بود. اما پس از آنکه بختیار برنامه خود را برای مسافرت به پاریس و ملاقات با آیت الله خمینی علنی ساخت آیت الله هم شرایط خود را اعلام کرد. یکی از این شرایط استعفای بختیار از نخست وزیری بود که خود به خود موضوع ملاقات را منتفی میساخت. این واقعه فقط چند روز قبل از بازگشت پیروزمندانه آیت الله خمینی به ایران بیش از پیش بر ابهام و آشفتگی اوضاع افزود. در این مرحله ترس و وحشت من از وخامت بیشتر اوضاع افزوده شد و به فکر تسریع در اجرای برنامه تخلیه آمریکائیان از ایران و تقلیل اعضای کادر رسمی سفارت افتادم. ما برنامهای تنظیم کردیم که اتباع آمریکایی را از ایران به سرعت با هواپیماهای نظامی که بین تهران و آتن پرواز میکردند تخلیه کنیم. با تشدید بحران هایزر هم برای بازگشت از ایران بیقراری میکرد و در گزارشات روزانه خود به واشنگتن درخواست میکرد با خاتمه مأموریت وی در ایران موافقت کنند. من هم فکر میکردم که دیگر حضور هایزر در تهران مثمر ثمری نیست ولی کاخ سفید هنوز معتقد بود که او میتواند کارها را در تهران سرپرستی کند.
نظرات