کتاب «حکایت حجاب» نوشته استاد محمدحسن وکیلی اثری مفصل پیرامون موضوع حجاب در دین اسلام است و تلاش نموده علاوه بر تبیین اهمیت و چرایی این حکم الهی به شبهاتی که پیرامون آن شکل گرفته نیز پاسخ بدهد. استاد وکیلی از جمله اساتید مبرز حوزه علمیه در مباحث کلامی و فلسفی هستند که نسبت به مبانی دین و روش‌های تبیین دین در عصر مدرن صاحب سبک هستند. در فصل اول از این اثر استاد به سبک کتب دیگر خود روشی منطقی و معقول برای شروع بحث را آغاز نموده‌اند و در وهله اول سیستم تربیت جنسی و جنسیتی در نگاه اسلام را توضیح داده‌اند. سپس تاریخچه مساله حجاب در جوامع تاریخی را بررسی نموده‌اند تا به دیدگاه اسلام در مورد این موضوع می‌رسند. حال که حدود اسلام در قضیه پوشش روشن گردید فلسفه این نوع پوشش تحلیل و بررسی می‌گردد و چرایی وضع این احکام از نظر مباحث عقلی تحلیل می‌گردد. پس از اینکه پشتوانه‌های عقلی این حکم شرعی آزموده شد در چندین فصل در مورد این قضیه صحبت می‌گردد که حکومت اسلامی در نسبت با این حکم چه جایگاهی دارد و چگونه باید این حکم را به شکل یک قانون دربیاورد و از آن مراقبت نماید. در این سال‌ها یکی از مباحث چالش برانگیز جامعه و اساسا دین مبین اسلام حدود حجابی است که مطرح گردیده است و مخالفان آن نقد و اشکالات فراوانی به جنبه‌های قانونی و فقهی آن وارد کرده‌اند. در بخش پایانی جدی‌ترین شبهات مطرح می‌شوند و استاد براساس مبانی فلسفه حجاب که در فصول پیشین تبیین گردیده به شکل مبسوط پاسخ هر سوال را داده‌اند.

در ادامه برشی از این کتاب را می‌خوانید:

پولاک هم در سفرنامه‌اش درباره حجاب زن ایرانی چنین می‌نویسد: هرگاه زنی به کوچه برود یا سوار بر اسب در معیت نوکرها از شارع - خیابان عبور کند، چادری به رنگ آبی نیلی بر سر می‌کند و آن پوششی است که تمام بدن از سر تا به پا در آن پیچیده می‌شود. در مقابل چهره پارچه‌ای باریک و بلند به نام روبند آویخته است که در مقابل قسمتی که چشم قرار گرفته، قطعه‌ای بیضی شکل و پنجره پنجره برای دیدن تعبیه شده است این نقاب، به خصوص در تابستان گرم، سخت مایه ناراحتی است به همین دلیل، خانم‌ها گاه گاه ناچار می‌شوند آن را بردارند نزاکت و ادب ایجاب می‌کند که به هنگام ملاقات با خانمی چشم را پایین بیندازند. او فقط حق دارد در برابر شوهر و چند تن از نزدیک ترین خویشاوندانش که به او محرم‌اند بدون حجاب ظاهر شود هرگاه در کوچه بر اثر تصادف، حجاب زنی از صورتش بیفتد رسم چنین است که مردی که با او روبه رو است روی بگرداند تا آن زن دوباره حجاب خود را مرتب کند.