یک لاکپشت که روز تولدش فهمید لاک ندارد داستان پر ماحرایی شد که ونسا روئدر آن را برای یچهها تعریف کند.
پدر و ماد او به جای لاک، یک جعبه برایش انتخاب کردند چون آنها باور داشتند که «ارزش یک لاکپشت، خیلی بیشتر از لاک اوست.» اما مگر میشود؟ بجز خانواده لاکپشت چه کسی یک لاکپشت بدون لاک را میپذیرد؟ بقیه چه می گویند؟
و اینجوری بود که با ترجمه شیرین سیده لیلا گل محمدی، قصه ما به گوش کودکان سه تا شش ساله سرزمینمون رسید؛ راستی شما چه فکر میکنید؟
نظرات