کتاب «جریان شناسی چپ در ایران» نوشته حمید احمدی حاجیکلایی اثری تاریخی-تحلیلی در مورد تاثیر تفکرات مارکسیست کمونیستی بر فضای سیاسی و فرهنگی ایران است. این مکتب فکری که در کشورهایی همچون شوروی به ثمر نشست در سالهای تغییر و تحول خواهی مردم آرام به درون مرزهای ایران نفوذ کرد و در دوران حکومت پهلوی به یک جریان فکری موثر در فضای روشنفکری و مبارزاتی بدل گشت. حکومت پهلوی که از ابتدا سرسپرده کشورهای انگلیس و بعدتر ایالات متحده بود رشد و توسعه این تفکر را یک تهدید قلمداد مینمود. با این حال احزاب مختلفی با رنگ و بوی مارکسیستی سر بر آوردند و نویسندگان و افراد صاحب نام بسیاری این تفکر را پسندیدند. این کتاب در تلاش است تا به چند پرسش اساسی پیرامون آن پاسخ گوید. چرایی پیدایش و اقبال به این مکتب فکری در ایران چه بود؟ نظریات و باورهای این مکتب چگونه در میان عوام و خاص گسترش پیدا کرد؟ علت زوال احزاب مارکسیستی و کمرنگ شدن این تفکر در فضای جامعه به چه علت بود؟ این کتاب مروری جامع بر آغازین روزهای قرن چهاردهم تا آغازین روزهای انقلاب اسلامی است که در واقع واپسین سالهای حضور و تاثیرگذاری این تفکر در کشور محسوب میگردد.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
نسل جوان نهضت آزادی به دلیل سیاست کندی که نهضت آزادی در ادامه سیاست گذشته جبهه ملی دنبال میکرد همراه با دیگر نیروهای جوان جبهه ملی به سوی حرکتهای سیاسی تندتری گام برداشت که شرایط بعد از سال ۱۳۴۲ اقتضای آن را داشت. نیروهای جوان و غیر مذهبی جبهه ملی که بیشتر تحت تأثیر آموزشهای چپ قرار داشتند با الهام از حرکتهای سیاسی تندی که در کشورهای جهان سوم به صورت مبارزات تهدید آمیز و چریکی شکل میگرفت، حرکت چریکی را در چهارچوب اندیشههای مارکسیستی بنیان نهادند. نیروهای جوان نهضت آزادی نیز با اعتقاد به این که مارکسیسم علم مبارزه است، در صدد توجیه علمی دین یعنی توجیه مارکسیستی اسلام برآمدند. این جریان نو گرایانه دینی که از نیمه دوم دهه ۲۰ شکل گرفت در آغاز دهه ۵۰ با نام «سازمان مجاهدین خلق ایران» معروف شد. با همین نگاه و گرایش سازمان آموزش ایدئولوژیک را برای اعضا بر آموزههای مارکسیسم - لنینیسم بنا کرد و کوشید در همه موارد بین اسلام و مارکسیسم پیوند برقرار سازد.
نظرات