کتاب «تهران جان» روایتهایی از یک ابر شهری به وسعت ایران است.
شهرها با وجود آدمهای درونشان زنده و جاندارند. و حال با این تعریف تهران که چند قرن است پایتخت ایران است شاید جان و روحی متفاوتتر از باقی شهرها دارد. چه بسیار انسانهای معروف در هر زمینهای که سالها در تهران ساکن بودهاند.نویسندگان بزرگ و هنرمندان بسیار که تهران مسکنشان بوده و حتی علمای قم نیز به این شهر در رفت آمد بودهاند. و این یعنی که تهران پر است از داستانهای نانوشته و نشنیده و پژوهشهای انجام نشده. تهران، شهری است متعلق به همه ایرانیان.
روایتهای کتاب، روایتهای بخش شهر در پنجمین دوره «جایزه داستان تهران» است که با گردآوری مهدی قزلی و مکرمه شوشتری جمعآوری شده و کیفیت ادبی آن به تأیید حبییه جعفریان و احمد بطحائی هم رسیده است. از جمله نویسندگان مطرح «تهران جان» میتوان به فائضه غفارحدادی، انوشه میرمجلسی و معصومه صفاییراد اشاره کرد.
هر چند قنات هایش را تخریب کردند، جگرش را دریدند، بر دلش زخم زدند اطرافش را تراشیدند و آسمانش را فروختند، ولی هنوز بام و برش دیدنی گردنه و کوهش دلپذیر و بازار و قلبش زنده است و این شهر بزرگ هنوز روایت نشده فکر کن صبح میتوانی در بازار ری زیر باد کولر شربت آبلیمو بزنی و غروب کنار بخاری در توچال املت کدام شهر بزرگ جهان چنین است؟ قریب سه هزار متر اختلاف ارتفاع غریب نیست؟ این تازه اقلیم تهران است. این چیستی تهران است، نه کیستی اش. شهر به خاطر آدمهایش شهر میشود تهران گرانیگاه جمهور آدم های مهم و اجتماعات مؤثر و حوادث تاریخ ساز معاصر و مرکز ثقل ایران است تهران پذیرای دوست و دشمن و میزبان همه سلیقه ها بوده است تهران ملیترین شهر ایران است. هنوز نفی بلد از تهران تنبیه و مجازات به حساب می آید. هنرمندان و نویسندگان بزرگ عموماً ساکن تهران بوده اند و حتی ارباب عمایم در قم با تهران در رفت و آمدند ... و اینها همه سرنخ هایی از هزاران روایت نوشته نشده و پژوهشهای صورت نگرفته است. این شهر از فرط در کنارمان بودن نکره است.
نظرات