کتاب «اشک را مهلت ندادیم» خاطرات روزهای زندگی زهرا یوسفیان درکنار شهید ابوالفضل محمدی است.
اثر مقابل که توسط انتشارات ۲۷ بعثت به چاپ رسیدهاست، اولین جلد از مجموعه کتابهایی به شمار میآید که در قرار از از نگاه همسران جنگ و شهادت را بنگرد.
مرور زندگانی شهید محمدی، پیش از این در کتاب «با تو باران میشوم» به شکل رسمی تر و باز هم براساس خاطرات همسرشان رخ داده است اما اینبار زندگی کوتاه اما شیرین آنان با قلمی روان و لطیف نگاشته میشود و تمرکز بیشتری بر خاطرات همسر ایشان دارد؛ این کتاب علاوه بر معرفی ویژگیهای منحصربهفرد شهید، از یک سبک زندگی در روزهای جنگ مینویسد که شاید این روزها تحمل آن برای کمتر کسی ممکن باشد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
سخت است هی آلبوم عکس زیرورو کنی، به امید اینکه شاید یکی از این تکه پارهها عزیز تو باشد. یکی از این استخوانهای بیرونزده، گونهای باشد که ریشش را نوازش کردهای! یکی از این پیشانیهای متلاشی، جایی باشد که بارها نوک پا، قد کشیدهای تا ببوسی. یکی از این عضلات به هم پیچیده دستی باشد که اولین بار توی تاکسی حلقه شده دور گردنت!
نظرات