حوزه ادبی
وقتی صحبت از هنر اسلامی به میان می آید همه کاشی کاری های مساجد و معماری آن را به یاد می آورند اما محدود کردن اسلام در همین حوزه هنری اجحاف به اسلام است و بی توفیقی برای دیگر عرصه های هنری به خاطر استفاده نکردن از مبانی اسلامی در آن ها.
مطمئنا حوزه در رابطه با ادبیات درس هایی دارد. فلسفه ی هنر و تئوری هنر اگر بخواهد برای هنرمند اسلامی امروز که هنر را نه تنها در ادبیات که حتی در نمایش و فیلم دنبال می کند، کارگشا باشد ، باید از ریزه خواری دست بشوید و خیال نکند که برای نشان دادن هنر اسلامی می تواند به کاشی کاری ها و گچ بری ها و معماری ها و حتی ادبیات مسلمین از عرب و عجم روی بیاورد.
کتاب استاد و درس ادبیات، هنر، نقد علی صفائی حائری به بررسی ادبیات و نقد ادبی از دیدگاه حوزه میپردازد و تحلیلهایی درباره آغاز و جریان ادبیات، تنوع و شکلهای گوناگون آن ارائه میکند. همچنین، در این کتاب به بررسی جریان نقد هنر و قانونهای مفسر این جریان و نقد پرداخته شده است. در پایان، تحلیل کوتاهی از مفاهیم اساسی هنر نیز ارائه شده است.
"این درد آور است که آدمی برای فرار از رنج های زندگی و دردهای بزرگ و کوچک فقط به سرگرمی فکر بکند و بخواهد از تکرار یک هفته با یک سرگرمی داغ خداحافظی کند. من این را آموخته ام و بارها و بارها تجربه کرده ام که تفنن و تنوع راه نیست و راهگشا نیست و این نقاش بزرگ نمی تواند برای همیشه دل آدم را رنگ کند و سر او را شیره بمالد. هنر از آن زمان که نخواست تفنن ساز باشد یا فقط تفنن ساز باشد، چه در داستان و چه در فیلم و نمایش، آموزگار پوچی و یا عصیان و انقلاب شد." آنچه خواندید گزیده ای از این کتاب بود.
نظرات