کتاب آن سوی دیوار به کوشش محمد محبوبی از تسخیر سفارت آمریکا میگوید آن هم از زبان حبیبالله بیطرف که از اعضای کمیته مرکزی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام بود و در 13 آبان ۱۳۵۸ در تسخیر سفارت نقش موثری داشت.
حبیبالله بیطرف در سال 1335 در شهر یزد متولد شد و تحصیلات ابتدایی تا متوسطه خود را در همین شهر به پایان رسانید. او مدرک لیسانس و ارشد خود را در طی سالهای 1353 تا 1365 از داشگاه تهران اخذ نمود. وی از فعالان حرکتهای سیاسی دانشجویان مسلمان دانشگاهها و از مؤسسان انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران بهشمار میرفت. مشارکت در راهاندازی جهاد سازندگی، حضور در جبهههای جنگ در کسوت پاسدار، استاندار یزد در خلال سالهای 1365 تا 1368 و تصدیگری وزارت نیرو در دولتهای هفتم و هشتم از دیگر اقدامات بیطرف است. بیطرف عضو اولین شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت بود و یکی از اعضای شورای رهبری شش نفره دانشجویان مسلمان پیرو خط امام بهشمار میرفت که تسخیر سفارت ایالات متحده آمریکا را راهبری نمودند. اکنون در کتاب آن سوی دیوار پای خاطرات این رجل سیاسی مینشینیم تا از دیوار سفارت آمریکا بالا برویم و پرده از اسرار این لانه جاسوسی برداریم.
13 آبان سال 1358، درب ورودی سفارت آمریکا در تهران، حضور تعداد زیادی دانشجو و گروگانگیری سفیران آمریکا در ایران. این جریان با نام بحران گروگانگیری در رسانههای بیگانه بازتاب یافت. در ایران نیز از سوی دولت موقت تایید نشد. اما با پردهبرداری از اقدامات سفیران با نام تسخیر لانه جاسوسی در رسانههای خودی بازتاب یافت. این حرکت شجاعانه ضمن تایید از سوی قاطبه مردم ایران، توسط امام خمینی (ره)، انقلاب دوم نام گرفت و قطع همکاری سیاسی بین ایران و آمریکا را سبب شد. کتاب آن سوی دیوار این برهه حساس از تاریخ انقلاب را روایت میکند.
روایتهای متفاوتی از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران میشنویم! برخی آن را به مثابه یک نقطه سیاه در کارنامه انقلاب میدانند و برخی نقطه مقابل این طیف را نشانه گرفتهاند! حق با کیست؟ در کتاب حاضر از این پیچ تاریخی با آگاهی بگذریم و انقلاب دوم را بهتر بشناسیم.
تاریخ انقلاب، علوم سیاسی، رابطه بین ایران و آمریکا، اگر شما هم به این موضوعات علاقهمند هستید مخاطب کتاب خواهید بود.
ماجرای گروگانهای آمریکایی اگر چه در داخل کشور موضوعی کاملاً مردمی و عمومی بود اما در خارج از کشور به مسئلهای جهانی تبدیل شده بود؛ به نحوی که همه درباره شکل و شیوه آزادی گروگانها اظهار نظر و موضعگیری میکردند. دولت بنی صدر میخواست گروگانها را تحویل بگیرد و با در اختیار داشتن آنها با آمریکاییها مذاکره کند. دانشجویان با تحویل دادن گروگانها به دولت مخالف بودند و امام هم از موضع دانشجوها حمایت میکردند. در مقطعی هم این بحث پیش آمد که گروگانها در اختیار شورای انقلاب قرار بگیرند ولی دانشجوها این پیشنهاد را هم قبول نکردند. اعتقاد دانشجوها بر این بود که ما تابع نظر امام هستیم؛ یعنی مثلا اگر امام بفرمایند که ماجرا در مقطعی پایان یابد ما تبعیت میکنیم.
نظرات