کتاب «آب برای ماهیهاست» روایت هیجانانگیز، عملیات سخت و نفسگیر قمحانه در سوریه است که از زبان شهید مدافع حرم حسن عبداللهزاده روایت شده و به قلم محسن عیوضی نگاشته و انتشارات روایتفتح منتشر ساخته است.
برای یک رزمنده که جان خود را کف دست گرفته و دل به معرکه زده، میدان نبرد و جنگیدن مثل آب است برای ماهی. همینقدر نیاز. در روزهای ابتدایی سال 1396 که اکثر رزمندههای ایرانی برای تعطیلات عید نوروز به مرخصی رفته بودند، مسلحین تکفیری در منطقهای بسیار حساس دست به عملیات گسترده میزنند و جبهه مدافعین حرم جانانه با وجود کمبود نیرو و امکانات به دفع حمله آنها میپردازند.
این کتاب روایت مردانگی است، داستان چشمانی است که برای دفع شر دشمن، خواب را بر خود حرام نموده است. داستان با هیجان هر چه تمامتر ما را به دل معرکهی جنگ تن به تن شهری میبرد. از قناصهزن ها میگوید و ترس و فرار نیروهای خودی. از دلاوری پاسدارها تا اتحاد کل جبهه مقاومت. آب برای ماهی هاست، روضه مجسم جانفشانی مردان خداست.
دو متری با صدایی محکم تر و عصبانی تر از قبل سؤالش را تکرار کرد.
- مین انت ؟! این بار قبل از این که حاج مهدی حرفی بزند عبدالله با زیرکی چهره اش را در هم جمع کرد و با حالتی عصبانی و خشمگین به دومتری گفت: خجالت بکش آدم از شیخ میپرسه تو کی ای؟! این تویی که باید خودت رو معرفی کنی به شیخ.»
دومتری جا خورد کمی عقب عقب رفت و با صدایی ترسان و لرزان گفت: «اعذرنی یا شیخ نحنا بالنصره».
حاج مهدی در چشمان کثیف دومتری خیره شد و گفت: «انا شیخ النصره!»
نظرات