کتاب عصر غیبت، عصر قیام یا سکوت؟، پژوهشی فقهی درباره مستندات ممنوعیت قیام در عصر غیبت است که احمد نقوی آن را گردآوری کرده است.
دین مبین اسلام منحصر به احکام فردی نیست و بخش عمده دستورالعملها جنبه اجتماعی و همهگانی دارد و باید در تمام جامعه جاری شود و این مهم مستلزم وجود یک حکومت اسلامی است. به عقیده تشیع ساخت ورهبری چنین حکومتی بر عهده ولی معصوم که منتصب از جانب خداست، میباشد. اما در زمان غیبت ولیعصر، وجود یا عدم وجود چنین حکومتی مورد بحث و سوال و اشکال فراوان قرار گرفته است.
این مسئله از آنجا سرچشمه میگیرد که در برخی جوامع حدیثی شیعه روایاتی وجود دارد که به گمان ،عده ای این روایات مؤمنان را از هرگونه قیام و تحرک سیاسی در عصر غیبت بازداشته و آنها را به سکوت و سکون امر کرده است. برخی متدینان ناآگاه و ساده اندیش نیز همواره با شعار جدایی دین از سیاست دیگران را از تحرکات سیاسی منع میکنند؛ هرچند در لابه لای کتابهای فقهی معاصر به تحلیل و بررسی بخشی از این روایات پرداخته شده کتاب جامع و مستقلی در این زمینه نگاشته نشده است و در نتیجه جای پاسخ تفصیلی این مسئله با توجه به مباحث سندی و دلالی روایات خالی است؛ از این رو در این کتاب جایگاه فقهی قیام و انقلاب در عصر غیبت بررسی شده است.
کتاب عصر غیبت، عصر قیام یا سکوت را انتشارات جمکران منتشر ساخته است.
به همه علاقهمندان و دغدغهمندان مسئله ایجاد حکومت قبل از ظهور، مناسب میباشد.
در روایات فراوانی از معصومان آمده است که پیش از ظهور حضرت مهدی(علیهالسلام) ظلم و فساد جهان را فرامی گیرد، انحراف و کج روی به اوج میرسد و بسیاری از گناهان بزرگ رواج مییابند. ممکن است برخی از این گونه روایات چنین نتیجه بگیرند که وجود ستم و فساد و حکومتهای خودکامه در جهان، پیش از ظهور حضرت مهدی(علیهالسلام) طبیعی و بلکه مقدمه ظهور و فرج ایشان است و ما نباید با مقدمه ظهور آن حضرت مبارزه کنیم این افراد با این برداشت از روایات و با تعریف غلط از واژه «انتظار بر این باورند که تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت ممنوع است و شیعیان در این عصر نباید دست به قیام و تحرکات سیاسی بزنند؛ زیرا به پندار اینان هر اندازه دولت اسلامی موفقیت کسب کند از ظلم و فساد کاسته که مشروط به پرشدن زمین از فساد و ستم میشود و ظهور حضرت مهدی(علیهالسلام) است، به تأخیر می افتد اینان به سبب این بینش با گفتاری از قبیل اینکه از ما کاری ساخته نیست؛ آقا امام زمان(علیهالسلام) خود باید بیایند و کارها را اصلاح کنند و ما موظف به چنین اموری نیستیم روحیه بی انگیزگی و سکوت و ظلم پذیری را تقویت میکنند.
در گفتار پایانی این فصل به نقد و بررسی این دسته از روایات خواهیم پرداخت و نادرستی استدلال به این روایات را برای اثبات عدم جواز قیام و تحرک سیاسی در عصر غیبت بیان خواهیم کرد.
نظرات