کتاب کشتی پهلو گرفته اثر سید مهدی شجاعی، منتشرشده توسط نشر نیستان، روایتی ادبی و عمیقاً تأثیرگذار از زندگی و شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است که با زبانی شاعرانه و احساسی به رشته تحریر درآمده است. این اثر در قالب مرثیهای منثور، از زاویه دید شخصیتهای نزدیک به حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، از جمله حضرت علی (علیهالسلام)، امام حسن (علیهالسلام)، امام حسین (علیهالسلام) و دیگران، مظلومیت و عظمت بانوی دو عالم را روایت میکند. شجاعی با بهرهگیری از منابع تاریخی و روایی، تصویری زنده از روزهای پایانی زندگی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و مصائب ایشان پس از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ارائه میدهد. این کتاب، ضمن حفظ اصالت تاریخی، با نثری هنرمندانه، خواننده را به سفری معنوی و عاطفی در قلب تاریخ اسلام میبرد.
سید مهدی شجاعی در این اثر با قلمی سحرانگیز و پر از احساس، رویدادهای تلخ پس از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را از منظرهای مختلف بازگو میکند. هر فصل از کتاب، از زبان یکی از شخصیتهای مرتبط با حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) روایت میشود و این تعدد زاویه دید، عمق فاجعه و مظلومیت ایشان را به شکلی ملموس به تصویر میکشد. نثر شاعرانه و آهنگین شجاعی، همراه با توصیفهای دقیق و تأثیرگذار، خواننده را در فضای غمانگیز آن دوران غرق میکند. این اثر نهتنها روایتی تاریخی، بلکه تأملی عمیق در مفاهیمی چون عدالت، وفاداری و دفاع از حقیقت است که از سیره حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) الهام گرفته شده است.
کشتی پهلو گرفته برای علاقهمندان به ادبیات دینی، تاریخ اسلام و آثار عاطفی و آیینی، تجربهای بینظیر است. این کتاب با دعوت به تأمل در سیره و مظلومیت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، خواننده را به بازنگری در ارزشهای انسانی و دینی ترغیب میکند. شجاعی با خلق اثری که هم ادبی است و هم معنوی، موفق شده داستانی را روایت کند که قلب و ذهن مخاطب را به تسخیر خود درمیآورد. خواندن این کتاب، فرصتی است برای نزدیکی به ساحت مقدس اهل بیت (علیهمالسلام) و درک عمیقتر از نقش بیبدیل حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در حفظ دین و حقیقت در دشوارترین لحظات تاریخ اسلام.
این کتاب را به نوجوانان و جوانانی پیشنهاد میکنم که میخواهند با زبان ادبی و دلنشین، با زندگی و مظلومیت حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) آشنا شوند؛ همچنین برای هر خوانندهای که به دنبال روایتی عاطفی، متفاوت و تأثیرگذار از تاریخ صدر اسلام است، گزینهای بسیار مناسب و ماندگار است.
«این پای را بگو از ارتعاش بایستد. این دست را بگو که دست بدارد از این لرزش مدام. این قلب را بگو که نلرزد. این بغض را بگو که نشکند و اشک از ناودان چشم نریزد.
این دل بیتاب را بگو که فاطمه هست، نمرده است.
ای جلوه خدا! ای یادگار رسول! زیستن بیتو چه سخت است،
ماندن بیتو چه دشوار.
این مرگ، مرگ تو نیست. مرگ عالم است. حیات بیتو حیات نیست.
این مرگ، نقطه ختمی است بر کتاب جهان.
زمین با چه دلی تو را در خویش میگیرد و متلاشی نمیشود؟
آسمان با چه چشمی به رفتن تو مینگرد که از هم نمیپاشد و فرو نمیریزد؟
خدا اگر نبود من چه میکردم با این مصیبت عظمی؟
إِنَّا لله و انا إِلَیْهِ رَاجِعُون
فاطمه جان! عزیز خدا! دُردانه رسول! چه بزرگ است فتنههای جهان و چه عظیم است ابتلاهای خدای منّان.
پس از ارتحال پیامبر، خدا میداند که دل من تنها گرم تو بود.
در آن وانفسای بعد از وفات نبی که همه مرتد شدند جز چند تن، چشمه زلال اسلام محض از خانه تو میجوشید.
در آن طوفانها که کشتی اسلام را دستخوش امواج جاهلیّت میکرد تنها لنگر متین و استوار، لنگر رضای تو بود.
در آن گردبادهای سهمگین پس از وفات پیامبر که حق در زیر پای مردم، کعبه در پشتشان، پیامبر در زوایای غفلتزده و زنگارگرفته دلهایشان و شیطان در عقل و چشم و گوششان جای میگرفت؛ جاده منتهی به خانه تو، تنها طریق هدایت بود که بیرهرو مانده بود.
در آن ابتدای میعاد مستمرّ موسای اسلام که سامری بر منبر هدایت نبوی و ولایت علوی تکیه میزد، تنها تجلّی انوار ربوبی بر درختان خانه تو بود.
رضای تو اسلام بود، خشم تو کفر.»
نظرات