شاپور بختیار آخرین نخست وزیر حکومت پهلوی در ایران بود که با پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن این دولت کوتاه نیز به پایان خود رسید و طومار این خاندان ظالم پیچیده شد. کتاب «یک روایت معتبر درباره دولت بختیار» نگاهی به سال های پایانی حکومت پهلوی دارد و توضیح می دهد چگونه در آخرین روزها به گزینه ای به نام بختیار رسیدند. سپس تلاش های دولت بختیار برای آرام کردن آتش انقلاب را توضیح می دهد و اینکه در نهایت چگونه شاپور که خود را مرغ طوفان مینامید شکست را پذیرفت و همچون ارباب خود مجبور به فرار از ایران شد.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
در این شرایط سیاسی اوضاع جبهه ملی چندان خوب نبود آنها نتوانستند حتی در دوره آزادیهای محدود دولت آموزگار زمانی که روحانیت روز به روز به قدرتش می افزود، فعالیت چشمگیری بکنند. جدا از فشارهایی که روی اعضای این سازمان وجود داشت درون جبهه ملی هم اختلافهایی ایجاد شده بود. رهبری جبهه ملی به دو گروه تقسیم شده بود. اکثریت به رهبری سنجابی از امام خمینی پشتیانی کردند و اقلیتی به بختیار و صدیقی ملحق شدند تا همه تلاششان را برای جلوگیری از تشکیل یک حکومت دینی و در عوض ایجاد یک دولت ملی دموکرات و لائیک انجام بدهند.
دیدگاه خوانندگان
دیدگاه شما چیست ؟