کتاب پاپیون اثر ماندگار هانری شاریر، روایتی تکاندهنده و واقعی از سرگذشت خود نویسنده است که در سال ۱۹۶۹ منتشر شد و به سرعت به یکی از پرفروشترین کتابهای جهان تبدیل گشت. این اثر با ترجمه استادانه پرویز نقیبی توسط انتشارات امیرکبیر به فارسی برگردانده شده و در اختیار خوانندگان ایرانی قرار گرفته است.
داستان از جایی آغاز میشود که هانری شاریر، جوانی ۲۵ ساله، به جرمی که مرتکب نشده به حبس ابد با اعمال شاقه در زندان مستعمراتی گویان فرانسه محکوم میشود. او که خود را بیگناه میداند، از همان روزهای نخست تصمیم به فرار میگیرد و این آغاز مجموعهای از ماجراجوییهای باورنکردنی است.
پاپیون (لقب شاریر به معنای پروانه) در طول سیزده سال اسارت، نُه بار برای فرار تلاش میکند که هشت بار با شکست مواجه میشود. او در این مسیر با شکنجههای وحشتناک، حبس انفرادی طولانیمدت، و شرایط غیرانسانی زندان روبرو میشود، اما هرگز امید و اراده خود را از دست نمیدهد.
این کتاب علاوه بر روایت تلاشهای قهرمانانه برای آزادی، تصویری تکاندهنده از سیستم قضایی و زندانهای مستعمراتی فرانسه در نیمه اول قرن بیستم ارائه میدهد. نویسنده با نثری روان و جذاب، خواننده را با خود به درون سلولهای تاریک، جزایر شیطان، و جنگلهای آمریکای جنوبی میبرد.
ترجمه روان و دقیق پرویز نقیبی توانسته است حس و حال اصلی کتاب را به خوبی منتقل کند. این اثر که بعدها با بازی استیو مککوئین به فیلمی موفق نیز تبدیل شد، روایتگر قدرت اراده انسان و میل سیریناپذیر او به آزادی است. پاپیون نه تنها یک اثر خواندنی، بلکه سندی تاریخی از یکی از تاریکترین دورههای تاریخ معاصر فرانسه است که درسهای ارزشمندی درباره امید، پایداری و ارزش آزادی به مخاطب میدهد.
کتاب پاپیون به علاقهمندان به داستانهای واقعی، زندگینامهها، ماجراجویی و مقاومت انسانی توصیه میشود. این اثر برای کسانی که به تحلیل مسائل اجتماعی، حقوق بشر و تاریخ معاصر علاقه دارند، مناسب است.
روز چهل و ششم در سلول آندره سر ساعت چهار و نیم صبح باز می شود و رئیس زندان به اتفاق دفتردار دادگاه و دادستان که سر آندره را می خواست وارد می شوند. آنها برای اجرای حکم اعدام آمده بودند ولی درست لحظه ای که رئیس زندان می خواهد شروع به صحبت کند وکیل او دوان دوان به همراه یک نفر دیگر از راه می رسند و این شخص که همراه او آمده بود کاغذی را به دادستان ارائه میکند و بلافاصله همگی وارد راهرو میشوند گلوی آندره به قدری خشک شده بود که حتی نمی توانست آب دهنش را فرودهد. این ممکن نبود، هرگز اعدامی را در مرحله اجرا متوقف سازند، فقط فردا صبح از ساعات اضطراب و هیجان و سؤال بود که او به وسیله وکیلش دریافت روز پیش از اعدام او رئیس جمهوری دومر به دست گورگوسوف به قتل رسیده بود.
نظرات