کتاب همسایه‌های خانم جان روایتی از فداکاری‌های مدافعان حرم ایرانی در لباس‌های مختلف در جنگ سوریه است که زینب عرفانیان نگاشته و نشر شهید کاظمی منتشر ساخته است.

این کتاب روایت پرستار احسان جاویدی، از یک تجربه ناب انسانی در خاک سوریه در اوج زمانی که توحش داعشی‌ها تصویری جز خون و چرک و درد وناله مخابره نمی‌کرد، نمایان‌گر روی جدیدی از انسانیت در اوج جنگ است.

اختلافات درونی سوریه کم کم به سمت خشونت گرایید، و اعتراضات خیابانی تبدیل به یک جنگ شهری تمام عیار شد و مستکبرین جهان شعله‌ی آتش فتنه‌ای را برافروختند که سالها چیزی جز درد و آوارگی برای مردم مظلوم منطقه به همراه نداشت. در این میان اما مردم ایران نشان دادند همیشه سمت درست تاریخ می‌ایستند. مدافعان حرم با شجاعت و ایثارگری خود به مبارزه با گروه‌های تروریستی پرداخته و نشان داده‌اند که آماده‌اند تا آخرین قطره‌ی عرق و خدمت خود را به فرهنگ و انسانیت ارائه دهند. کتاب حاضر نیز یک نمونه دیگر از این ایثار و فداکاری را به تصویر می‌کشد.

خدماتی که پرستار احسان جاویدی در البوکمال سوریه در مدت چهارماه به سرانجام رسانده است و خدمت رسانی او در بخش زنان و زایمان بیمارستان، پیکره این کتاب است و مخاطبانش را به دنیای دیگری می‌برد. دنیایی که در کنار ما گرفتار جنگ است و شاهد از جان گذشتگی مردان ایرانی و مدافعان حرم است.

همسایه‌های خانم جان روایت الفبای جدید جنگ است از دست‌پرورده‌های حاج قاسم است. روایت مدافعین حرم از آنچه در سوریه گذشته و آنچه با دستان خود برای مردم سوریه انجام داده‌اند.

چرا باید کتاب همسایه‌های خانم جان را بخوانیم؟

خواندن از تجربه فداکاری آنهم در دل جنگ می‌تواند جذاب ترین لحظات را رقم بزند

خواندن‌ کتاب همسایه‌های خانم جان را به چه کسانی پیشنهاد می کنیم؟

به علاقه‌مندان کتاب‌های خاطرات مدافعان حرم.

در برشی از ‌‌ کتاب همسایه‌های خانم جان می‌خوانیم:

صدای بوق ممتد روی حرف‌هایی که برای کلمه شدن صف بسته‌اند، خط می‌کشد. بعد از کشف عماد رسماً مثل موش کور شده‌ام. ساعت کار بیمارستان که تمام می‌شود تازه می‌روم سراغ زیرزمین‌های این شهر سه طبقه زیرزمین‌های پروپیمانی که هیچ کس دست خالی از پیچ و خم‌هایش بیرون نمی‌آید. به قول بچه‌ها بعد از ظهرها آب می‌شوم و در زمین می‌روم. داروها بدجور زیر زبانم مزه کرده است. دیگر خبره شده‌ام در خیابان‌های اصلی نباید بگردم. زیرزمین‌ها در پیچ و خم کوچه‌های فرعی و باریک است هر چه پیدا میکنم اول به عماد خبر می‌دهم. باید مطمئن شوم که انبار تله نیست و داروها شخصی نباشد. هر چند شخصی هم باشد باز میشود مصادره شان کرد با آن همه سختگیری داعش و آمار بالایش از سر بریدن دکترها و پرستارها در این منطقه یک شهروند عادی نمی‌توانست این همه دارو را دپو کند مگر با همکاری سران داعش در جست و جوگری هایم چیزهای خوبی پیدا میکنم. از ویلچر تا خروار خروار ریلایف مسکن محبوب عربها قفسه‌های داروی اورژانس تکمیل شده اند. مسکن ها و آنتی بیوتیک‌ها در یک قفسه و داروهای تخصصی، قفسه‌های دیگر را پر کرده‌اند. یک گوشه هم ۳۲ ویلچر آکبند مازاد این‌ها را سخاوتمندانه برای دیگران می‌فرستیم. از مشفی المیدانی تا بیمارستان‌های دیرالزور و المیادین و دکتر کریم.