کتاب«مکس اینشتین، آزمایش مبتکرانه» داستان یک دختر معمولی 12 ساله است. نویسنده این داستان جیمز پترسون و کریس گرابنشتین هستند و سهیلا سهرابی مترجم آن و کمیکا ناشر اثر می‌باشد.

مکسی دختری بسیار معمولی است. مثلا مدرسه نمی‌رود، دانشگاه می‌رود. در پارک شطرنج سرعتی بازی می‌کند. با لگوهایش برای بی‌خانمان‌ها وسائل به دردبخور می‌سازد و نظرات آلبرت اینشتین را حفظ نه، تحلیل می‌کند.

به نظر شما مکسی دختر عادی است؟

خیلی زود مکسی جذب سازمان مرموزی شده که ماموریت‌هاش بسیاز براش جذاب و هیجان انگیزه.

با کتاب همراه باشید تا در جریان زندگی نابغه کوچک‌مون قرار بگیرید.

در برشی از کتاب مکس اینشتین می‌خوانیم:

آنیکا گفت: «تو انتخاب شدی، مکس کاملاً منطقیه که پروژه ت رو خودت انتخاب کنی کلاوس گفت: «فقط یه . چیزی بردار که توش روبات داشته باشه هانا گفت: چرا؟ مکس قراره برای آدمها سودمند باشه نه دستگاه ها پروفسور هوانگ گفت: ما چند پیشنهاد برات داریم که دوست داریم مطرح کنیم هرچی نباشه من برای همین از دانشگاه کالیفرنیای برکلی به اینجا احضار شدم.

یکی از مهندسان بزرگسال اضافه کرد: من با هواپیما از کلرادو اومدم چند تا ایده درباره کمبود آب دارم...

مکس تمام تلاشش را کرد تا همه صداها و توصیه هایی را که مثل توده ای زنبور عصبانی در اتاق سخنرانی دورش میگشتند نشنیده بگیرد. او به طرف میز مرکز اتاق رفت و مکانهای پرمشکل را بررسی کرد که روی سیاره هولوگرافیک چرخان میدرخشیدند.