عصر غیبت دوران سستترین ایمانها و فاحشترین دروغهاست. در دورهای که قدرتهای غربی برای خاموش کردن آتش خشم مسلمانان از هیچ فریب و نیرنگی دریغ نمیکنند، حتی احمقانهترین ادعاها نیز میتوانند جماعتی را به خود جذب کند. کتاب حاضر در رفع شبهات و پاسخ به داعیۀ یکی از دستنشاندگان وهابیت است که البته در برابر زبانۀ شعلههای اسلام در دهههای اخیر، با شکستی فجیع مواجه شد.
کتاب «مصاف با شیطان» پاسخی محکم به فردیست به نام «احمد اسماعیل بصری»؛ موسس و پیشرو فرقهای ضالّه که جریان انحرافی خود را تنها براساس یک خواب پایهگذاری کرد! احمد بصری در اوایل دهۀ 1380 شمسی، در کشور خود عراق، شروع به تبلیغات و عضوگیری برای جریان خود کرد و با اعلام اینکه در خواب خود به زیارت امام زمان (عج) مشرّف شده و از طرف ایشان برای هدایت شیعیان مأمور گردیده، موفق شد عدّهای از شیعیان سادهدل را مجاب کند که او همان یمانی –نواده و فرستادۀ امام عصر و از نشانههای ظهور ایشان- است. حالا این کتاب به همت جمعی از نویسندگان نگارش و به کوشش «محمدمهدی سلمانپور» ترجمه شده تا ادعاهای سادهلوحانۀ این مزدور فرهنگی را با صراحت و قطعیت پاسخ بگوید. هرچند ردّ ادعاهایی مانند امام سیزدهم بودن، جهنمی بودن مخالفان او، شهادت امام حسین (ع) بهخاطر این شخص، قرآن ناطق بودن، نهر بهشت و زره پیامبران و حجرالاسود بودن و... کار چندان دشواری نیست! با این حال مطالعۀ این کتاب نکات ریز و درشت منطقی را بر شما آشکار میکند که در انسجام منطقی، کمک بزرگی برای شما خواهد بود.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانیم:
«اگرچه یمانی فرماندهای نظامی و نیازمند مدّت زمانی برای جمعآوری سلاح و نیروست، اما با وجود این، او صاحب دعوتی نیست که ایمان به آن واجب باشد و این ادّعا هیچ دلیلی ندارد. اگر چنین سخنی درست بود، حتماً در روایاتی که شمار امامان را بیان کرده است از آن یاد میشد؛ چرا که معقول نیست تا این حد روایات به این امر بیاعتنا باشند و امامت یمانی، حتی در یک روایت هم از امامان وارد نشده باشد و گفته نشود که او صاحب دعوتی است که ایمان به آن واجب است.
همچنین نزد همۀ مسلمانان آشکار است که هیچ دعوتی پس از دعوت رسول خدا وجود ندارد و هر دعوتی که غیر از دعوت آن حضرت باشد، باطل است؛ پس اگر یمانی صاحب دعوت باشد، دعوتش باطل به شمار میآید و اگر دعوتش همان دعوت رسول خدا باشد نیز که او دیگر صاحب دعوت به شمار نخواهد آمد. اما احمد اسماعیل در کتابهایی که به او نسبت داده شده تصریح میکند که او صاحب دعوتی غیر از دعوتهای پیامبران گذشته است، اگرچه به آنها شباهت دارد؛ چنان که در یکی از کتابهایش گفته است: «دعوت من مانند دعوت نوح و دعوت ابراهیم و دعوت موسی و دعوت عیسی و دعوت محمد است.» از این سخن آشکار است که او ادعای دعوتی جدید دارد که با دعوتهای پیامبران گذشته مشابه اما غیر از آنهاست. بنابراین ادعا کرده که دعوت من (مانند) دعوت محمد است و نگفته که همان دعوت رسول خداست. این مسئله به تنهایی کافی است که بگوییم دعوت احمد اسماعیل باطل و بدعت است و هیچ ارزشی ندارد.»
نظرات