زهرا کار دانی در کتاب «قربانی شهریور» سعی کردهاست تا در این کتاب درهای خانه مستاجران را به روی صاحبخانه بگشاید و آنان را میهمان روزهایی کند که مستاجر، تمام ثمره یک ماه تلاش خود ا به حساب صاحبخانه میفرستد. برای همین در ۲۱روایت، از روزهایی شکایت میکند که حرارت تابستاناش از حرارت تب و تاب یافتن یک خانه کمتر است و کسانی که هر شهریور قلبشان را در دست میگیرند تا بین هزاران خانه خالی، فقط یکی مسکن آنان باشد؛ مسکنی که گاهی نگرانیها و هزینههایش آرامش را از سفره آن خانواده میریاید.
حالا که این کتاب توسط نشر جامجم به کتابرسان آمدهاست، در بخشی از آن میخوانیم:
((می خواستم زبان قشری باشم که فصل تابستان، دوران بی قراری آنهاست. شاید دنیا چرخید و قوانین اجاره نشینی در سال های پیش رو عوض شد. شاید در آینده ای نه چندان دور وضع آنچنان تغییر کرد که دیگر هیچ کس از نداشتن خانه رنج نکشد. شاید در آینده خانه معنی واقعی مسکن و مامن را به خود بگیرد. شاید فکر به تابستان و فصل جابه جایی دیگر عرق سرد به پیشانی هیچ مستاجری ننشاند و نیمی از عمر این مردم به پیدا کردن خانه، جابه جایی اثاث و حواشی آن نگذرد.))
نظرات