ازدواج سنت پیامبر اکرم (ص) است و بقای امّت اسلامی را تضمین میکند. ترویج اسلام از ابتدا با آموزش مناسب و تربیت براساس اصول دینی گره خورده بود و علاوه بر این، زندگی زناشویی نیز طبق این آموزهها الگوی جدیدی را پیدا کرد. در بین تمامی مسلمانان، ما شیعیان بهترین الگو را برای تشکیل خانواده و تربیت فرزندان داریم؛ یعنی امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س). این زوج بزرگوار که سرچشمه امامت و اهل بیت هستند، در ابعاد گوناگون زندگی مشترک خود اسوه کاملی از صبر، همکاری، عشق و فداکاریاند. کتاب «علی و فاطمه» در مدح زندگی این دو شخصیت بزرگ جهان اسلام نوشته شده و زندگی مشترک ایشان را برای خوانندگان تشریح میکند. پیامبر امیرالمومنین را برای دختر خود برگزیدند، چون در تقوا، عقلانیت، صداقت و درستکاری برتر از ایشان را پیدا نمیکردند. از سوی دیگر تنها کسی که لیاقت ایشان را داشت نیز کسی جز حضرت زهرا نبود؛ زنی که در مصیبت و تنگدستی و هنگام جنگ و ظلم، همیشه پابهپای همسرش به مبارزه با سختیها پرداخت. «استاد علیاکبر پرورش» در این کتاب به مسائل اصلی در رابطه با زندگی سیاسی امام اول شیعیان، غدیر و خلافت ایشان، صبر و بردباری این حضرت و در سمت مقابل به اخلاق و رفتار مادر اهل بیت، خلوص ایشان در پرستش پروردگار، رفتارهای شاخص در همسرداری و نحوه تربیتی فرزندانشان میپردازد. این کتاب با تمثیلهایی زیبا از قرآن و روایات، مباحث را برای خواننده روشن میکند و با ذکر داستانها و اشعاری از بزرگان، مسئله را به خوبی در ذهن مخاطب مطرح میکند.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانیم:
«پیامبر اکرم ﷺ مدام اصرار داشتند که امیرالمؤمنین را معرفی کنند، و باز اصرار دارند که در این معرفی بگویند که این فرمان از جانب خدای متعال است. علت اینکه پیامبر از بیان این مسئله خوف داشتند، برچسبی بود که احتمال چسبیدنش زیاد بود. هر برچسبی را نمیتوانستند به پیامبر بچسبانند. اما اینجا چون مسئله معرفی امیرالمؤمنین بود و ایشان هم پسرعمو و هم داماد پیامبر بود و هم خلافت در قریش میماند، مستهزئین به اسلام خیلی روی آن تبلیغ میکردند. میگفتند: «محمد یک پادشاه است و قوانینی که آورده بحث وحی و دین نیست. این آقا خوشاستعداد بود. برای مدتی قدرت را در دست گرفت و به هیچ عنوان هم حاضر نیست این قدرت به دست غیر قریش بیفتد. اصرار داشت که این قدرت را به دامادش که پسرعموی خودش بود منتقل کند. بنابراین باید همه بپذیریم این آقا یک سلطان است و میخواهد خلافت را به ارث به خانوادهاش منتقل کند.» امیرالمؤمنین هم که تمام وجودش اطاعت از اوست و بهترین وارث خواهد بود، و این برای آنان سوژه مطلوبی بود چون هر نسبتی جز این به پیامبر میدادند نمیگرفت. مستهزئین به اسلام روی این مسئله خیلی کار کردند. به گونهای که پیامبر فرمودند: «بعد از این در مورد من و علی بن ابیطالب و اینکه من این کار را از سوی خودم انجام دادم، خیلی تبلیغ خواهد شد. همینطور هم شد و متون ولایت و اسلام را با این کار ضربه زدند. علت اینکه امیرالمؤمنین مدتها مورد بیتوجهی قرار گرفت همین نکته بود که در بین مردم جا انداخته بودند که پیامبر میخواست ارث خلافت را در خانواده خودش ادامه بدهد و گفتند این امکان ندارد. نمیتواند هم نبوّت و هم امامت در قریش باشد. باید از دست اینها خارج شود. این حرفی بود که همه آنها زدند.»
نظرات