کتاب «عشق خدا چرا و چگونه» اثری عرفانی و اخلاقی برای کسانی است که میخواهند در مسیر سلوک و عرفان قدم بزنند. در منظومه عرفانی اسلام رابطهای که میان انسان و پروردگار عالم برقرار است تنها ارتباط میان مولا و عبدی نیست که باید فرمانبر اوامر او باشد بلکه تمامی این امر و نهیها در دایره عشق و محبتی است که خداوند نسبت به بندگان خود دارد و دوست دارد با رعایت این امور پلههای تقرب را بالا بیایند و شیرینی وصالش را درک نمایند اما شناخت چنین ارتباطی برای عموم مردم ناشناخته مانده است و محبت دینی در حد عرض ارادت به اولیا و امامان باقی مانده است. نگاهی به متون دینی و عرفانی نشان میدهد که سرمنشا محبت و عشق این جهان از خداوند آغاز میگردد و تمامی محبتهای انسان در این جهان باید به محبت واقعی یعنی عشق به خدا بازگردد. در این کتاب که با توجه به نگاه عمیق و دقیق علامه طهرانی طرح گشته در ابتدا با چیستی و حقیقت عشق الهی آشنا میگردیم و پس از آن میآموزیم عشق ورزیدن به مقدسترین موجود عالم به شکل است و چطور انسان میتواند به خالق خود علاقه و محبتش را نشان دهد.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
در برخی از روایات آمده است که گاهی مؤمنی مؤمن دیگری را می بیند و بدون هیچ مقدمهای ناگهان نسبت به او محبت پیدا میکند؛ دلیل این محبت آن است که مؤمنان با هم سنخیت دارند و مانند قطرات آب باران که به هم میپیوندند و متحد میشوند و رودی تشکیل میدهند جانهای مؤمنین هم این طور است که تا به هم میرسند به هم وصل میشوند و گره میخورند. در نقطه مقابل انسانهای اهل معصیت و فشاق و فجار اگر مدت ها کنار هم باشند قلبشان به همدیگر گره نمیخورد گرچه در ظاهر به یکدیگر اظهار محبت کنند مثل چارپایانی که سالیان سال در یک چراگاه با هم هستند ولی هیچ دلبستگی به هم پیدا نکرده اند. مؤمن وقتی وارد جمعی میشود اگر در بین آنها فقط یک مؤمن وجود داشته باشد قلبش خود به خود به سمت همان یک نفر کشیده میشود و احساس میکند نسبت به دیگران تناسب و سنخیتی ندارد.
نظرات