کتاب طریق محبت مجموعه گفتارها و رهنمودهای حاج میرزا اسماعیل دولابی است که نشر یازهرا به کوشش علی اکبری مزدآبادی منشتر ساخته است.
حاج محمداسماعیل دولابی در سال 1282 شمسی در یکی از محلات جنوبی تهران به نام دولاب متولد شد. در جوانی زراعت میکرد و از همان زمان آثارتوجه وعنایت حضرت حق به وی نمایان بوده است. میرزا تعریف میکند که چگونه پردههای کشف و شهود برایش کنار زده شده است و او و کلام او را نورانی ساخته است. نهم بهمن ماه 1381 این استاد علم و معرفت دار فانی را وداع گفت و موت حقیقی را نوش کرد.
کتاب طریق محبت گلچینی از سخنان گوهربار حاج اسماعیل دولابی است که از دریای صحبتهای پر مهر و عطوفت ایشان استخراج شده است.
برای بهره بردن از دریای معرفت مرد اخلاق و ادب و عرفان.
به همه کسانی که علاقهمند به نکات عرفانی هستند و کسانی که در پی آموختن درسهایی برای بهتر زیستن هستند.
خدا آن قدر مدارا با ما کرده که ما بی علم و بی همه چیز ماندیم هیچ ککمان هم نگزید مدارا بعضی اوقات سوء میشود برای انسان خدای نخواسته یک وقت سوء استفاده نکنیم از مدارای خدا و پیغمبر و امامان حسن استفاده را کن مدارا زیاد است در دستگاه ربوبی اصلاً تا قیامت هرچه معصیت کنی هیچ مؤاخذه نمی کند آن قدر صبر میکند تا این عبد صدایش در آید و لجش بگیرد بگوید خدا تو یک سیلی اقلا به من میزدی هر چه گفتی این کار را یکن آن کار را بکن نکردم هر چه گفتی خوبی کن نکردم حالا که دیدی من خوب آدمی نیستم اقلاً یک سیلی به من میزدی بعد اینجا خدا می گیرد دستش را تا کجا [خدا] مدارا میکند عبد به خدا می گوید پدرم را درآوردی تو من هی پیش خودم میگفتم امروز فردا، گفتم تو نمیبینی نمیدانی هی گفتم هیچ کاری نکردی یواش یواش ترسیدم گفتم کتکم میزنی باز نزدی حالا آشتی کردم با تو خوب شدم اقلا یک سیلی یک کتک، یک مؤاخذه آن را هم نکردی من دارم دق میکنم اینجا عبد هوار زد. هوار زد، خدا هم فرمود خوب جایی .آوردمت. یک جایی آوردم که دیگر بغل هم می توانم بگیرمت آن قدر کارت را عقب انداختم، مدارا کردم تا این که یک جوری شدی که میشود بغلت هم بگیرم. یعنی این قدر آمادگی داری اوا بغل می گیرد عبدش را گنهکار را.
نظرات