کتاب شش شاگرد تازه به قلم فرانتس براندنبرگ و ترجمه وحید نیکخواه آزاد داستان شش بچه موش را روایت میکند که روز اول مدرسه را تجربه میکنند. آنها چندان علاقهای به مدرسه نشان نمیدهند، اما آخر داستان نظرشان عوض میشود.
براندنبرگ با داستان تمثیلی خود تلاش میکند تا ارتباط شیرین خانوادگی و ارتباط صحیح بین دوستان و معلم در مدرسه را تصویر کند. علاوه بر این در تلاش است تا حس بیزاری کودکان از مدرسه را با حس دلنشین یادگیری جایگزین کند و میل کودکان به مدرسه را افزایش دهد.
روز اول مدرسه است و شش بچه موش از خواب بیدار میشوند تا راهی مدرسه شوند، البته به جز موشی که خواب امانش نمیدهد. دداستان به خوبی سختیهای رفتن به مدرسه را تصویر میکند و در قالب داستان راهکارهای عملی مناسبی برای هموارسازی سختیها ارائه میدهد.
ارسطو میگوید: ریشههای یادگیری تلخ است، اما ثمره شیرین دارد. کتاب حاضر کوشیده تا اندکی این تلخی را به شیرینی بدل سازد.
کودکانی که میخواهند با روز اول مدرسه مواجه شوند، والدین این کودکان و معلمان پایه ابتدایی مخاطب این کتاب زیبا هستند.
موشار نان کشمشیاش را خورد. موشین نخودچیاش را خورد. موشان تکه پنیرش را خورد. موشو بادام بودادهاش را خورد. موشک هویج بزرگش را خورد. موشی هم موز رسیدهاش را خورد. بقیه هم تخمه آفتاب گردانهای آنها را خوردند.
نظرات