کتاب «شاهین بر آفتاب» سرگذشت نامه آموزگار بسیجی شهید غلامعلی پیچک است. او در تهران به دنیا آمد و در هنگام دفاع مقدس در گیلانغرب به شهادت رسید. ایشان در آزمون سراسری رشته انرژی اتمی قبول شد و هم زمان با آن دروس حوزوی را درس میگرفت. در زمان ورود امام خمینی به ایران جزو کمیته استقبال بود. با شروع غائله کردستان به همراه شهید چمران به منطقه رفت و در شکست دادن نیروهای تجزیه طلب کومله و دموکرات در مناطق سنندج موثر بود. او به همراه شهید وزوایی در چندین عملیات مهم حضور داشتند. سرانجام او در عملیات مطلع الفجر عازم منطقه عملیاتی میشود و به شهادت میرسد. او جوانی فرهیخته و آگاه بود که جان عزیزش را در راه اسلام و ایران فدا نمود.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
حرفهای گرم و شیرین غلام علی بر فطرت بیدار و پاک بچهها تأثیر شگرفی داشت و احساساتشان را به آتش میکشید. در آن روز خطابه پیچک شاید عالیترین طرح جنگی و تاکتیک رزمی بود که میشد اتخاذ کرد. در شرایطی که حتی اگر هر ژنرال چهار ستاره و دانشگاه جنگ دیدهای به جای ما بود مهمترین راه چاره را زمین گذاشتن اسلحه مییافت این حرکت و تشدید روح معنویت در بچهها همه گرههای کور ذهنی ما را باز کرد. دیگر خراب بودن بیسیم و نداشتن ارتباط با سپاه بانه نشناختن زمین و موقعیت تنگ بودن وقت و کمبود نیرو و نبود سلاح سنگین و محدود بودن مهمات و نداشتن امکانات امدادی برای ما مطرح نبود. همه آماده شده بودند تا با آنچه هست عاشورایی دیگر بیافرینند.
نظرات