کتاب «شاهرخ نامه» زندگینامه یکی از توابین بزرگ دفاع مقدس است. شهید شاهرخ ضرغام که در دوران پهلوی یکی از لاتهای بزرگ و نامدار تهران بود اما دم مسیحایی امام و انقلاب اسلامی تحولی عظیم در این مرد ایجاد کرد و روح او را دوباره زنده نمود. شاهرخ در دوران جوانی یکی از استعدادهای برتر ورزش کشتی بود و هیچ حریفی یارای خاک کردن بدن تنومند و استوار او را نداشت. اما وجود دوستان ناباب سبب گشت تا آرام آرام شاهرخ از تشک کشتی جدا شود و به بزن بهادر خیابان تبدیل شود. با این حال فطرت پاک و نان حلالی که خورده بود سبب گشت تا روزگار او به جبهههای دفاع مقدس بیافتد و در آنجا به دلاورمرد عرصه دفاع از کشور و اسلام بدل گردد. او از جمله نیروهای فدائیان اسلام بود که با شهید چمران فعالیت میکردند. در همان سالهای ابتدایی جنگ در هنگام تک دشمن شاهرخ که برای آرپی جی زدن بلند شده بود با شلیک تانک به شهادت رسید و پیکر رعنایش برای همیشه مفقود گشت. در این کتاب مروری داریم بر زندگی حر انقلاب و سیر تغییر و تحولات او را مطالعه میکنیم.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
همیشه همه میدیدند که راحت و بیغم دنیا گوشهای به خواب رفته. آدم با این همه هیاهو و این قد و هیکل اصلاً باور خوابیدنش دشوار بود چه رسد به آنکه این قدر آرام و مظلوم باشد. پلکها را که بر هم میگذاشت، یادت میرفت تمام شرو شلوغیهایش را هر جایی هم میخوابید راحت روی پتو تخت، زمین خشک، خاک، گوشه مسجدی یا سنگری روی صندلی اتوبوس یک بار هم همان طور ایستاده در اتوبوس بند ساکش را به میله سفت کرده و چرت زده بود. نمیدانستی عادت دور دوران بدمستی و نیمه شب به خانه رفتن و نرفتن است یا تنها از سبکی وجدانش. هرچه بود از همان دورترین روزهای جوانی که مادرش در خانه را به رویش باز نمیکرد و به ناچار در پشت بام یا داخل حمام دهقان که همان نزدیکی بود، سیاهی شب و چشمانش را از یاد میبرد، تنش به سنگ سرد خو و هرجا که میخواست همان جا بستر راحتش بود. این بار اما ستاره میشمرد.
نظرات