کتاب «زنگ آهنگین و شبی که مرد» دو داستان کوتاه از آیزاک آسیموف است که توسط سیده مینا لزگی ترجمه و نشر ققنوس منتشر ساخته است.
کتابی که در دست دارید قطره ای از دریای تألیفات نویسنده ای بزرگ است که عمر هفتاد و دوساله خود را وقف نوشتن بیش از پانصد جلد کتاب کرده است. آیزاک آسیموف نویسنده شهیر آمریکایی که به دلیل تبار روسی اش با نام اسحاق عاصموف نیز شناخته شده است دارای مدرک دکترای شیمی و استاد رشته بیوشیمی در دانشگاه بوستون بود وی که نویسنده مجموعه رمانهای مشهور بنیاد و ربات در گونه علمی - تخیلی سخت است، در سال ۱۹۹۲ میلادی از دنیا رفت.
آسیموف از جمله نویسندگانی بود که در آثار علمی_تخیلی خود نقش پررنگتری به علم و قوانین آن میداد و تخیل و علم را یکجا گرد میآورد.
دو داستانی که با عناوین زنگ آهنگین و شبی که مرد در این کتاب کنار هم گذاشته شده اند در اصل متعلق به کتاب معماهای آسیموف هستند که سال ۱۹۶۸ میلادی منتشر شد و مشتمل بر چهارده داستان کوتاه است که آسیموف در آنها گونه معمایی و جنایی را با سبک علمی تخیلی تلفیق کرده است.
در تاریخ بیست و نهم اوت، سفینه پیتون آهسته فرود آمد، قسمت عقبی و رو به پایین سفینه در همان نقطه ای در وایومینگ به زمین نشست که در تاریخ دهم اوت از آنجا برخاسته بود. بیهوده نبود که پیتون با چنان دقتی این نقطه را انتخاب کرده بود. هواپرزنش هنوز همان جا بود یک چین خوردگی محصور در مسیر سنگلاخ و پرپیچ و خم حومه شهر آن را در بر گرفته و از آن محافظت کرده بود. او یک بار دیگر زنگهای آهنگین را جابه جا کرد آنها را داخل محفظه هایشان در عمیق ترین فرورفتگی همان چین خوردگی گذاشت و خیلی سرسری و پراکنده رویشان خاک ریخت. او بار دیگر وارد سفینه شد تا دستگاه ها را کنترل و آخرین تنظیمات را برقرار کند دوباره از سفینه خارج شد و دو دقیقه بعد کنترل خودکار به کار افتاد.
نظرات