کتاب رئیسی عزیز؛ الگوی مدیریت تقوا محور با سیر در سیره شهید جمهور از الگویی بدیع و کارا در ریاست جمهوری اسلامی ایران رونمایی میکند. توقع رهبری از مسئولان این است که کاری کنند که مردم در تصمیمگیریهای مدیران مشارکت کنند، حتی در نظارت بر رفتار مدیران. اکنون کتاب حاضر به قلم حجتالاسلام علیرضا پناهیان راه دستیابی به این مهم را برآورده میسازد.
«تقوا» در لغت به معنای حفظ کردن و پرهیز نمودن است و در اصطلاح، ملکه نفسانی است که انسان را از معصیت و نافرمانی خداوند باز میدارد و سبب پرهیز و اجتناب از محارم میشود. تقوا داراى آثاری است مثل: فلاح و رستگاری، نزول برکات آسمانی و زمینی، تشخیص حق از باطل، عزت و سربلندی. نکته مهم ماجرا اینجاست که تقوا صرفا به فرد محدود نمیشود و همه شئونات زندگی اجتماعی و سیاسی فرد و حتی ابعاد حکمرانی بر مردم و جامعه را نیز دربرمیگیرد. نظریه سلطه تقوا برمدیریت را در کتاب حاضر به نظاره بنشینید.
فصل اول کتاب دین را از حوزه زندگی فردی بیرون میکشد و اساسا آن را یک امر سیاسی-اجتماعی میداند. در واقع معتقد است «دیانت ما عین سیاست ماست و سیاست ما عین دیانت ماست». کتاب در تایید این حقیقت به نظر علامه طباطبایی در مورد دین اجتماعی اشاره میکند و سپس از پیوند بین سیاست و دیانت با آبروی شهید رئیسی سخن میگوید. از دیدگاه کتاب انتخابات مسئولیتی اجتماعی و در عین حال دینی است و لیلهالقدر سیاسی ماست.
فصل دوم کتاب تقوا را جایگزین بسیاری از قوانین اضافی میکند و ضمن ارائه راهکار اصلی در مدیریت جامعه به روش تقوا از دو شرط مدیریت جامعه با این رویکرد نیز سخن میگوید. کتاب معتقد است ما در مقام مدیریت جامعه به جای کنترل بیرونی باید بر خودکنترلی اتکا کنیم. بر این اساس باید ساختار و چارچوب اصلی فعالیتها در راستای افزایش تقوا طراحی شود.
فصل سوم کتاب ویژگیهای مدیریتی شهید رئیسی را بازگو میکند. برخی از این ویژگیها عبارتند از: مردمی بودن به معنای واقعی کلمه، پایبندی به اقتصاد مردمی، کار برای خدا به مثابه کار برای مردم، پیشقدم بودن فرمانده در گرههای عملیاتی، شناسایی دقیق معضلات و ... . از دیدگاه حجتالاسلام پناهیان شاخصههای مدیریت تقوا محور در دوره ریاست شهید رئیسی پیادهسازی شدهاست و دیگر فصول کتاب این الگوی عملی را پیادهسازی میکند.
تا با شیوهای جدید در حکمرانی جامعه، هر چند کوچک و هر چند بزرگ، آشنا شویم.
سیاستمداران، هر آنکه مدیر یک جامعه است؛ چه کوچک و چه بزرگ، معلمان و مدیران مدارس، فعالان اجتماعی و عموم مدیران شرکتها.
من شخصاً خدمت یکی از شاگردان آیت الله حق شناس رفته بودم. در ذهنم بود این مسئله را مطرح کنم که من نمی توانم برای برخی عبادات وقت بگذارم؛ مثلاً چهل روز زیارت عاشورا بخوانم با آن شیوهای که مرحوم آقای حق شناس میفرمودند. آن زمان یک مسئولیت اجتماعی مختصری هم داشتم که مربوط به حوزه فرهنگ بود. کمی صحبت کردیم هنوز سؤالات خودم را مطرح نکرده بودم. ایشان به من گفتند: یک وقت شما ننشینید چله زیارت عاشورا بگیرید و کار مردم را عقب بیندازید اصلاً من سؤال نکرده بودم نه اینکه بگوییم ایشان علم غیب دارد؛ ولی خدا به دلش انداخت که این سخن را باید به من بگوید. فرمود که شما زیارت عاشورایت این است که کار مردم را در همان عرصه مسئولیت راه بیندازی.
نظرات