کتاب «خرمافروش عاشق» حکایتی جذاب و خواندنی از زندگی میثم تمار برای کودکان ایران زمین است. این اثر جزو مجموعه دوستان پیامبر و علی است و به شکل مصور و داستانی ماجرای یاران باوفای اسلام در سالهای اغازین تبلیغ اسلام را روایت میکند. میثم بردهای ایرانی بود که به دست امیرالمومنین (علیه السلام) خریده و آزاد گشت. او معارف نابی را از ایشان آموخت و شاگرد محافل خصوصی حضرت بود. در زمان حرکت امام حسین (علیه السلام) به سمت کوفه بعد از شهادت مسلم ابن عقیل، ابن زیاد این پیرمرد حق گو را نیز بر دار آویخت و سپس زبانش را برید. این اثر ماجرای انسانی است که در عین فقر و سادگی همواره آزاده و باایمان باقی ماند.
در ادامه برشی از این کتاب را میخوانید:
بر استخوانهای پیرمرد عجمی فقط پوستی باقی مانده بود اما ارادهای استوار و علی گونه داشت. قوت قلب و شهامت و قدرت روحی او زبانزد بود و زبان پرحرارت و ایمان راسخش عربها را به تعجب وامیداشت میثم تمار پا در جای پای مولایش امیرمؤمنان میگذاشت و هیچگاه لغزش و تردید و ترس در دلش راه عریف و سربازها او را دست بسته به کوفه رساندند. عریف، میثم را به زندان کوفه برد و به زندانبان سپرد. زندان کوفه جایی ترسناک در چند متری زیر زمین سیاه چالی نمور و مخوف با انواع حیوانات موزی و آزاردهنده در آنجا زندانیان بسیاری اسیر بودند. زندانبانها آنها را در غل و زنجیر کرده ایستاده به دیوارهای سنگی شکنجه میدادند. زندان روزنههای کوچکی از نور داشت اما هوا به خوبی به آن وارد نمیشد.
دیدگاه خوانندگان
دیدگاه شما چیست ؟