کتاب بادکنکم کجا رفت به قلم هاجر زمانی و تصویرگری الهام بیات جلد اول از مجموعه خانواده دوست داشتنی پوپک است که از محبت و علاقه بین اعضای خانواده و همنوعان سخن میگوید.
پوپک کوچولوی قصه ما مثل همیشه یه صبح دلنشین به آفتاب لبخند میزنه. صبحانه خوشمزهاش را کنار خانواده میخوره. اما یه نگرانی توی دلش موج میزنه. پوپک با خودش فکر میکنه که اون کوچولوِ و توی دلش این همه محبت جا نمیشه! نمیتونه هم مامان و باباش رو دوست داشته باشه همه طبیعت رو، هم دوستانش رو و هم ... . انگار دلش یک بادکنکه که هر چه «دوست داشتنهای» بیشتری داخلش بریزه باد میکنه و امکان داره بترکه. حالا پوپک باید چکار کنه؟
این اثر در قالب داستان آموزههای اخلاقی را به کودکان آموزش میدهد و همیار خوبی برای خانوادهها در امر تربیت و آموزش است.
کودکان بالای شش سال مخاطب ماجراهای پوپک هستند.
شب قبل از خواب یک عالمه فکر توی سر پوپک آمد.
پوپک خیلی ها را دوست داشت؛ مثلاً بابابزرگ و مامان بزرگ دوستانش
و همه ی اهالی باغ حتی جوجه های پرسروصدای همسایه را هم دوست داشت.
او چیزهای زیادی را هم دوست داشت درختهای باغ که میوه های خوش مزه میدادند.
رودخانه با آب زلال و خنکش لانه ی قشنگشان و......
پوپک ترسید. با خودش گفت: من خیلی کوچولو هستم چطور این همه دوست داشتن توی دل من جا شده؟ نکند یک روز دوستت دارم هایم تمام بشود و دیگر نتوانم کسی را دوست داشته باشم؟!»
پوپک با این فکرها خوابش برد.
نظرات